یاز اکو؛ افشار سلیمانی_ به گفته مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران “از ۴۰ میلیارد دلار تفاهمنامه امضا شده با گازپروم روسیه ۲۵ میلیارد دلار برای توسعه میدانهای گازی و تکمیل پروژه الانجی و ۱۵ میلیارد دلار برای توسعه ۶ میدان نفتی صرف خواهد شد که توسعه کرنج، آذر، چنگوله، آب تیمور و منصوری از جمله این میدانها هستند.”توسعه میدانهای گازی کیش و پارس شمالی، فشارافزایی میدان پارس جنوبی، سوآپ گاز و فرآورده نفتی، احداث خطوط لوله صادرات گاز و دیگر همکاریهای علمی و فناورانه” مهمترین محورهای تفاهمنامه است.هم اکنون قرارداد سرمایهگذاری در هفت میدان نفتی با شرکتهای متعدد روسی داریم که ارزش این قراردادها حدود ۴ میلیار دلار است و پیشرفت قابل توجهی دارند که میدانهای پایدار غرب و آبان در منطقه غرب کشور از جمله این میدانها هستند.توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی با شروع به کار دولت سیزدهم و با اتکا به توان داخل برای تولید زودهنگام به سرعت در حال انجام است و امروز تقریباً حفاری بخشی از چاهها و خرید کالا و تجهیزاتش به پایان رسیده است.”
با توجه به سابقه منفی مشارکت شرکتهای نفتی و گازی روسیه در پروژه های انرژی ایران ،سوال جدی این است آیا این بار هم گازپروم با ایران بد عهدی خواهد کرد؟
تفاهم نامههایی که دستکم در یک دهه گذشته تاکنون بارها با طرف روسی امضا شده اما هیچ کدام به قرارداد و اجرا نرسیده است.
سابقه تحمیل وقت کشی و تاخیر در اجرای طرحهای توسعه میادین گازی توسط شرکتهای روسی فراموش ناشدنیست و زمانی که رفتار گازپروم روسیه در قرارداد طرح توسعه میدان مشترک نفتی «آذر» را مرور میکنیم کار از بیانصافی و نبود صداقت هم فراتر میرود.
بنا بر اعلام مدیران وقت شرکت نفت در دولت دهم و یازدهم، شرکت ملی نفت ایران درحالی در اواسط دهه ۹۰ مشغول مذاکره با گازپروم بود. الکسی میلر، مدیرعامل یهودی گاز پروم روسیه به ایران آمد تا تفاهم نامه ای برای جانشینی توتال که از پروژه پارس جنوبی به دلیل تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل خارج شده بود امضا کند اما فقط به رسوایی “سرقت اطلاعاتی” گاز پروم از میدان نفتی آذر انجامید.این شرکت روسی برخلاف جریان مذاکرات با ایران به کنسرسیومی متشکل از «کوگس» کره جنوبی و شرکت دولتی نفت ترکیه برای توسعه نیمه مشترک میدان آذر ایران یعنی «بدرا» عراق میپیوندد.!
در این میان برخی از مدیران شرکت ملی نفت در واکنش به رفتار «گازپروم» روسیه در مذاکرات توسعه میدان آذر که در نهایت به رقیب ایران ملحق شد پا را فراتر میگذارند و مدعی هستند که طرف روسی با خروج از مذاکرات، اطلاعات فنی میدان را هم در اختیارشریک عراقی گذاشته است!
مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران در حالی خبر از امضای تفاهمنامه با گازپروم میدهد که با گذشت حدود یکدهه از بدعهدی «گازپروم» روسیه که البته در سالهای اخیر در قالب امضای تفاهم نامههایی برای توسعه میادین نفت و گازی فرزاد بی ک فارس، گلشن، فردوسی در خلیج فارس و چنگوله دیگر ایلام، چشمه خوش و … بارها به اثبات رسیده است.
روسیه در دولت قبل ۷ تفاهمنامه و ۲ قرارداد نفتی با ایران امضا کرد اما بعد از خروج آمریکا از برجام ، از ایران رفت.
سایر قراردادها و تفاهمنامه هایی که روسیه با ایران امضا کرده بودند اما بعد از برجام رها کردند عبارتنداز:
– قرارداد توسعه دو میدان نفتی آبان و پایدار غرب که زاروبژ نفت روسیه، تنها شریک خارجی کنسرسیوم بود.
– قرارداد توسعه میادین نفتی دالپری و پایدار شرق که گازپروم نفت روسیه یکی از سه شریک کنسرسیوم بود.
– تفاهمنامه توسعه میدان نفتی آب تیمور و منصوری خوزستان که لوک اویل روسیه یکی از چهار شریک کنسرسیوم بود.
– تفاهمنامه توسعه میدان نفتی دهلران ایلام که گازپروم و تات نفت روسیه دو شریک از سه شریک کنسرسیوم بودند.
– تفاهمنامه توسعه میدان نفتی شادگان خوزستان که زاروبژ نفت و تات نفت روسیه دو شریک از چهار شریک کنسرسیوم بودند.
– تفاهمنامه توسعه میدان نفتی آذر خوزستان که گازپروم روسی، تنها توسعه دهنده میدان بود.
در کشوی ادارات دولتی ایران هزاران تفاهمنامه به نتیجه نرسیده است و روسیه پس از انقلاب صدها تفاهمنامه با ایران امضا کرده که به یک دلار سرمایهگذاری هم نرسیدهاند.
این در حالیست که پوتین در حاشیه سفرش برای نشست آستانه به تهران بدون اشاره بنام ایران گفت: گازپروم همیشه تمام تعهدات خود را انجام داده، انجام میدهد و انجام خواهد داد ! که البته حتما منظورش انجام تعهدات گازپروم در قبال سایر کشورهاست نه ایران. حتی اگر چنین چیزی را بپذیریم، مگر قرارداری بسته شده که گازپروم بخواهد تعهدش را انجام دهد!
۹ قرارداد و تفاهم نامه بی حاصل با روسها طی یک دهه/تفاهم روسی، تکرار تفاهم نامه ۱۳ سال پیش / آیا رقیب ایران در بازار انرژی به کمک ایران میآید؟
روسیه در ماههای اخیر تحت فشار تحریم قرار گرفته و بازارهای گاز و نفت و فولاد و در مجموع بازار انرژی خود را از دست داده است و نگاه این کشور از اروپا به سوی آسیا چرخیده است و در این میان مشتریان بازار نفت و گاز ایران اولین اهداف شرکتهای روسی بوده اند. حتی در ادامه ایران پس از تخفیفهایی که توسط روسها به چینیها و دیگر مشتریان فولاد ایران داده اند در حال از دست دادن بخشی از بازار فولاد خود است
حالا تفاهمنامه ۴۰ میلیارد دلاری ایران با گازپروم را چقدر میتوان جدی گرفت؟آن هم وقتی که مدیران گازپروم به ایران نیامدند و قائممقام مدیرعامل، آن را مجازی امضا کرد! در این رابطه ملاحظات زیر را نباید از نظر دور داشت :
۱ – تفاهمنامه به هیچ عنوان به معنای قرارداد نهایی نیست و تا قرادادی امضا نشود اندازه یک دلار هم تضمین سرمایه گذاری ندارد.بعبارت دیگر تفاهمنامه یا MOU از نظر تجاری هیچ ارزش خاصی ندارد و از نظر حقوقی هم الزامآور نیست.
۲ – اگر این تفاهمنامه حائز اهمیت است ؟ چرا مدیران گازپروم همراه پوتین به ایران نیامدند و مراسم امضاء سند به صورت ویدئوکنفرانس انجام شد و برگه های تفاهمنامه را دست یک مترجم داده و به ایران فرستادهاند؟
۳ – گازپروم صرفا در چند خط، خبر امضای تفاهمنامه با شرکت ملی نفت ایران را اعلام کرد و نام آن را سند همکاری گذاشت و اشارهای به ۴۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری نکرد. بااینوجود وزارت نفت معتقد است پای ۴۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در میان است!
۴ – بنابر آنچه خود گازپروم اعلام نموده است
تفاهمنامه بدون ارزش مالی نمیتواند نافذ باشد.
۵ – شرکتی چون گازپروم مگر درک نمیکندنباید برای خودش رقیب بتراشد؟
۶ – مگر این روسیه نبوده است که بعنوان یک رقیب تا کنون با بازیهای دو گانه مانع از توسعه صنایع نفت و گاز ایران و صادرات گاز ایران شده است ؟
۷ – از دیدگاه روسیه اروپا صرفایک بازار استراتژیک انرژی نیست، بلکه از لحاظ سیاسی هم یک اهرم قوی راهبردی برای روسیه محسوب میشود. لذا هیچ دلیلی ندارد که اجازه دهد تا این فرصت روسیه با جایگزینی نفت و گاز ایران که میتواند در بلندمدت بازار گاز اروپا را اشباع کند از دست برود.
فلذا تصور میکند یا آرزو دارد که تنش با غرب و به خصوص اروپا پس از مدت کوتاهی خاتمه یایدتا دوباره بتواند نفت و گاز خود را به اروپا صادر کند. قدر مسلماینکه روسیه ،همه کشورهای صادرکننده گاز و در رأس آن ایران را به خاطر پتانسیل بالای آن، رقیب خود میداند و از هر کوششی برای عدم تحقق صادرات گاز ایران به اروپا دریغ نخواهد کرد.
در گذشته هم وقتی ایران تلاش میکرد که از طریق شرکت “اواموOMV” اتریش و خط “نابوکو” به طرحی برای صادرات گاز به اروپا دست پیدا کند روسیه با ترفندهای قوی توانست عضویت ایران در کنسرسیوم صادرات گاز به اروپا را منتفی کند و اجازه نداد آن کنسرسیوم تشکیل شود
۷ – با توجه به این گفته رابرت مالی مسئول امور ایران در آمریکا که جمهوری اسلامی باید بین برجام و روسیه، یکی را باید انتخاب کند، پوتین تعمدا این بازی را براه انداخته است.
فارغ از اینکه تفاهمنامه یعنی اظهار تمایل طرفین برای مذاکرات و مطالعات پیرامون یک پروژه، که چنانچه به نتیجه نهایی رسیدند، قرارداد امضا میکنند و آنگاه است که ارزش پروژه و تعهدات طرفین در آن تعیین میشود.
تفاهمنامه همچنین الزامآور هم نیست، یعنی این احتمال وجود دارد که یکی از طرفین حتی برای مذاکره و مطالعه پروژه یا نهایتا عقد قرارداد، اقدام نکند.
نکته دیگری که منتقدان مطرح میکنند نیز این است که تفاهم نامهای که اکنون امضا شده دقیقا همان تفاهم نامهای است که در سال ۱۳۸۷ زمانی که الکسی میلر به عنوان مدیرعامل کمپانی به ایران آمده بود با شرکت ملی نفت ایران امضا کرده و هم چنین باید توجه کرد که رئوس تفاهمنامه امروز، همانی است که در سال ۱۳۸۷ به امضای طرفین رسیده بود و به هیچ نتیجهای نیز نرسید.
سخن آخر اینکه با توجه به سابقه نامیمون مشارکت شرکتهای روسی در ایران که به نتیجه ای نرسیده است. شرکت ملی نفت ایران باید بدون بزرگنمایی و عملگرایانه قراردارد های جداگانه با موضوعات و قیمت و تضمینهای محکم با شرکتهای روسی آنهم بطور محدود امضاء و به مورد اجرا بگذارد .اگرچه این احتمال وجود دارد که طرف روس این بار به دلیل گیر افتادن در روسیه و تحریمهای غرب که منجر به تامین برخی نیازهایش از ایران شده ممکن است در حد کمتری به تعهدات خود عمل کند اما به دلیل تحریمها و هزینه های سنگین جنگ با اوکراین توان مالی و تکنولوژگذاری یکی ضعیفی دارد لذا احتمال اینکه بتواند در حد ۴۰ میلیارد دلار در ایران سرمایه گذاری کند خیلی اندک است .اگر دقت کنیم که روسیه در دوره پیش از تهاجم با اوکراین که امکان سرمایه گذاری داشت،به تعهدات خود در ایران عمل نکرد و از ایران بعنوان کارت بازی با غرب استفاده کرد چگونه میتوان اطمینان داشت در شرایط کنونی وفای به عهد کند؟
روسیه رقیب منطقه ای ایران است نه متحد ایران
ایران باید این رقیب منطقه ای را تضعیف کند نه تقویت .تا کنون ایران ، روسیه را در منطقه تقویت کرده و خودش را تضعیف و و وابسته به روسیه کرده است.
نظام بین الملل هم حول محور قدرت می چرخد
کشورها هم برای تامین منافع ملی خود با یکدیگر هم رقابت میکنند هم همکاری .برای ارتقاء توان رقابت هم نباید تخم مرغها را که قیمتش در دولت سیزدهم ۲۰۰ درصد افزایش یافته در یک سبد آنهم سبد پوسیده روسیه گذاشت.
باید بستری فراهم کرد تا با همه کشورها از جمله با روسیه بر اساس اولویتهای و نیازمندی ها در زمینه های مختلف از جمله انرژی و صادرات آن به اروپا و دیگر مقاصد همکاری کرد. استفاده پوتین از اهرم انرژی در برابر غرب باید درس عبرت خوبی برای ایران باشد. اگر ایران صادر کننده انرژی به اروپا امروز در منطقه و جهان از موقعیت برتری برخوردار بود.
دکتر افشار سلیمانی
سفیر اسبق ایران در جمهوری آذربایجان
و تحلیلگر مسائل سیاسی و بین المللی
سوم مرداد یکهزاروچهارصدویک