به گزارش واحد ترجمه پایگاه خبری یازاکو به نقل از دیلی صباح برنامه غنیسازی اورانیوم ایران همچنان یکی از خطرناکترین مسائل در سیاست جهانی است و تحولات نظامی و دیپلماتیک از سال ۲۰۲۴ نشان دهنده افزایش تنشها در خاورمیانه است. در پاسخ، کشورهای غربی بند «بازگشت سریع» تحریمها را فعال کردهاند و مرحله جدیدی را در بحران امنیت و انرژی آغاز کردهاند. اتفاقی که پیامدهای آن بر روابط بینالملل، بازارهای انرژی و دیپلماسی جهانی در حال حاضر موضوع بحثهای داغی است.
به ویژه تشدید تنشها پس از جنگ ۱۲ روزه بین ایران و اسرائیل در ژوئن ۲۰۲۵ که بعداً ایالات متحده را نیز درگیر کرد، امتناع ایران از توقف فعالیتهای غنیسازی اورانیوم، صدور اولتیماتومهای ایالات متحده، درخواست اتحادیه اروپا برای افزایش حضور نظامی در منطقه و موضع حمایتی روسیه و چین نشان میدهد که این موضوع به طور فزایندهای در حال تبدیل شدن به یک بحران پیچیده امنیتی و دیپلماتیک جهانی است. جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای به نقطه بحرانی رسیده است، زیرا سرپیچی ایران با فشار ایالات متحده روبرو میشود. کشورهای غربی مکانیسم ماشه را نه فقط به عنوان یک تحریم، بلکه به عنوان ابزاری برای حفظ امنیت جهانی و تشدید دیپلماسی میبینند. خطرات برنامه ایران برای ثبات منطقهای و جهانی، جهان را در حالت آمادهباش قرار داده است.
از توافق تا اختلاف
همانطور که به خوبی مشخص است، از زمان جنگ جهانی دوم، فعالیتهای غنیسازی اورانیوم هستهای یکی از مهمترین حوزههای رقابت توسعه ظرفیت در مقیاس جهانی بوده است. این ابزار ابرقدرت به منبع انرژی تبدیل شده است که بسیاری از کشورها از آن زمان تاکنون خواهان داشتن آن به عنوان یک عنصر بازدارنده و محافظ بودهاند. طبق دادههای فعلی از منابع آزاد، تقریباً ۱۲۴۰ تن اورانیوم با غنای بالا (HEU) در سراسر جهان ذخیره شده است که تقریباً ۱۱۰۰ تن آن مستقیماً با برنامههای تسلیحاتی مرتبط است. علاوه بر این، از نظر توزیع ظرفیت غنیسازی جهانی در بین کشورها، روسیه با تقریباً ۴۰٪ پیشرو است و پس از آن چین با ۱۷٪، فرانسه با ۱۲٪، ایالات متحده با ۱۱٪ و هلند، بریتانیا و آلمان با درصدهای پایینتر قرار دارند. چین، که در حال تبدیل شدن به یک قدرت جهانی است، تقریباً ۱۱ تا ۱۷ تن اورانیوم با غنای بالا دارد و پس از آن ایران قرار دارد که اعلام کرده است تا ماه مه ۲۰۲۵ تقریباً ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم با غنای بالای ۶۰ درصد دارد.ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) توافق کرد که دسترسی به تمام تأسیسات هستهای را از سر بگیرد، اگرچه ذخایر اورانیوم آن هنوز تأیید نشده است.
این پویاییها، حساسیت منطقهای فعالیتهای هستهای رو به گسترش ایران را در بحبوحه عدم اطمینان در مورد تواناییهای اسرائیل برجسته میکند. در همین برهه، جامعه بینالمللی سازوکارهای دیپلماتیکی را برای جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای و یافتن راهحلهایی برای تهدیدات بالقوه به کار گرفته است. مهمترین این سازوکارها، ایجاد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بود که تاکنون با نام «توافق هستهای ایران» شناخته میشد و دامنه برنامه غنیسازی اورانیوم را پوشش میدهد.
برجام، که عموماً با نام توافق هستهای ایران شناخته میشود ، یک توافق ویژه است که در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ بین ایران و کشورهای گروه ۵+۱، که به عنوان پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، ایالات متحده، انگلستان، فرانسه، روسیه، چین و آلمان تعریف میشوند، امضا شد. هدف اصلی این توافق، جلوگیری از توسعه سلاحهای هستهای توسط ایران و در عوض، کاهش تحریمهای اقتصادی اعمال شده بر ایران بود. بر اساس این توافق، ایران فعالیتهای غنیسازی اورانیوم خود را به طور قابل توجهی محدود کرد، تعداد سانتریفیوژها را کاهش داد و اجازه داد تا تأسیسات هستهای آن برای مدت معینی توسط بازرسان بینالمللی دقیقتر نظارت شود.
تحریمهای مورد بحث حوزههای کلیدی مانند امور مالی، بانکداری، انرژی، نفت، پتروشیمی و حمل و نقل را پوشش میداد. با این حال، این توافق تا حد زیادی بیاثر و ناتوان شد، زمانی که ایالات متحده به طور یکجانبه در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد و تحریمها را علیه ایران دوباره اعمال کرد. در واقع، تصمیم ایالات متحده ضربه جدی به اقتصاد ایران وارد کرد و دولت تهران را بر آن داشت تا با افزایش تدریجی فعالیتهای غنیسازی اورانیوم خود، تلافی کند.