یاز اکو؛ محمد فرج پور باسمنجی_ تاجران فرهنگ دوستی که باید به کارهای ارزشمند فرهنگی آنها به دیده تحسین نگریست . سخن گفتن از دو چهره ی خوش نام وصاحب نام آذربایجانی که عاشق کتاب و کتابخوانی و از بنیان گزاران اولین کتابخانهی ملی ایران در شهر کهن تبریز بودند در توان و بضاعت نویسندهی این سطور نیست ولی امور خستگی ناپذیر سترگ آن فرهیختگان و ادیبان سفر کرده مجابم کرد که مطلبی در مناقب و اقدامات تحسین آمیز آن ها بنگارم .شاد روان زنده یاد حاج محمد نخجوانی ادیب بازرگانی که تاجر زاده ی بازار تبریز بود و با سفر به کشور های اسیایی، اسلامی و اروپایی با خرید نسخ خطی در زبان های زنده ی جهان اسلام یعنی عربی،ترکی و فارسی حدود ۷۰ سال پیش در تبریز به همت برادرش حاج حسین و همچنین دهقان، مدیر توانمند وقت فرهنگ، دست به کار بزرگ و ماندگاری زدند و کتابخانه ی ملی تبریز را بنیان نهادند که آورده ی این بزرگان مساوی با کمک های استانداری و شهر داری وقت تبریز بود متاسفانه بعد ها مرکز نشین ها در نام آن طمع کردند و کتابخانه ی مرکزی نام نهادند حدود ۲۰ سال پیش کتابخانه ی مرکزی تبریز را در چهارراه لاله جایگزین آن نمودند . قرائن و شواهد نشان میدهد مرحوم محمد نخجوانی با کمک برادرش شادروان حاج حسین نخجوانی همچنین با تهیه فهرست نسخ خطی کتابخانه تربیت تبریز و تصحیح دیوان قطران تبریزی و برخی از نسخ دستی و سنگی دیگر و ماندگار بر وزانت آن افزودند.
استاد منوچهر مرتضوی رئیس سابق دانشگاه تبریز معتقد بود کتابخانه ی ملی تبریز فضلای ولایت ایران را به تبریز میکشاند تا از گنجینه های مخازن نفیس کتابخانه ملی بهره گیرند و باید برادران نخجوانی را مایه ی ابروی شهر تبریز به شمار آورد .
دکتر مهدی روشن ضمیر استاد وقت دانشکده ی ادبیات دانشگاه تبریز نیز میگفت: برادران نخجوانی هر جا سند کوچکی را می دیدند ، خرید و جمع اوری و به کتابخانهی ملی تبریز منتقل میکردند طوری که بعد ها عباس اقبال آشتیانی در شرح حال میرزا صالح شیرازی موسس اولین روزنامه در ایران و از اعزام شدگان نخستین دانشجویان ایرانی به فرنگ از دارالسلطنه تبریز از منابع همین کتابخانه بهره برد تا بخشی از تاریخ مطبوعات و چاپ و مجلات ایران را به رشتهی تحریر درآورد.
زنده یاد سید حسن تقی زاده سیاستمدار وقت بین الملل ایران که آن نیز برخاسته از خاک پاک تبریز بود در خاطره ای گفته است به دلایلی در سفر به اروپا نیاز به فروش کتابخانه شخصی به دانشکده ادبیات تهران کرده و برادران نخجوانی مطلع شده و در نامه ای گلایه آمیز به من گوشزد کردند که کاش به ما میفروختی …استاد توفیق سبحانی نیز با ذکر خاطره ای در این باره مینویسد:نمیدانم امثال برادران نخجوانی و مرحوم سلطان القرایی و…. در کدام مکتب بار آمده بودند که آموختن را زکات علم تلقی می کردند و بی دریغ می آموختند. خداوند همه آنان را بیامرزد و مخصوصا حاج محمد و حاج حسین نخجوانی تبریزی را غریق رحمت خویش فرماید. آمین . رضا زاده شفق درمورد مرحوم محمد نخجوانی نوشت: مطالعه ی کتب و اوراق و ملاحظه انفس وآفاق او را به اندازه ی کافی آرام و متین و خوش مشرب و خیر خواه قرار داده بود. استاد علی اضعر مدرس نیز نوشت :محصول حیات و نتیجه عمر و ثمره عشق مدام و کوشش مستمر مرحوم محمد نخجوانی، کتابخانه ارجدار و گران بهایی بود که مرجع صاحب نظران و ارباب تحقیق و تتبع درآمد که علاوه بر افزودن به ارزش کتابخانه ملی تبریز بر حیثیت معنوی تبریز نیز میافزود.
و حتی در سال ۸۴ به همت خادمان فرهنگ و هنر وقت آذربایجان شرقی جنابان رسول بشیری وند و محمد معین پور و مرحوم محمد پور وقف نامه ی خواجه رشید الدین فضلالله از گنجینه همین کتابخانه ملی بیرون کشیده شد و به ثبت جهانی آن یادگار ۷۰۰ سال پیش شکوفایی علم و دانش تبریز در یونسکو در سال ۸۶ منتهی شد که جای بسی قدر دانی است .
شایان گفتن است که حاج حسین نخجوانی نیز دو بار در حکومت پهلوی اول به اروپا رفت و سالها کتابخانه ها و موزه های بلاد بزرگ اروپا از جمله لندن ، پاریس ، برلین و بروکسل راگشت و کتب نفیس و خطی را خریداری و به گنجینه کتابخانه ملی تبریز افزود . وی صبح ها در تحریریه مجله ادبیات دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز می نوشت که چهل مقاله راجع به اثار باستانی ونوادر اذربایجان در این نشریه در طول چند سال به قلم وی منتشر شد که بعد ها منبع و محل رجوع اندیشمندان، دانشمندان و محققان حوزه ادبیات و تاریخ ایران شد و همت وی ستودنی و سختکوشی او بر همگان آشکار بود طوری که بعد از فراغت از امور فرهنگی ، بعد از ظهر ها نیز در حجره خانه و تجارتخانه پدری اش در بازار تبریز کار می کرد.
با این وصف برادران نخجوانی نامی بزرگ در فرهنگ ، کتابداری ، انتقال نسخ خطی گران قیمت از داخل و خارج کشور و فهرست نویسی ان ها و گشودن دریچه های روشنایی به روی دوستداران فرهنگ، تمدن و تاریخ و ادبیات ایران داشته و دارند و نام بلند ان ها مورد مباهات اهل سخن و اندیشه و فرهنگ و کتابخوانی ، جغرافیای ایران بزرگ است.