به گزارش خبرنگار پایگاه خبری یاز اکو، ویژهبرنامه «روایت مادری» با محوریت نقد و بررسی کتاب «ماه زر» ظهر امروز در کتابخانه مرکزی تبریز برگزار شد.
زینب سادات فاطمی، نویسنده کتاب ماه زر در این مراسم گفت: چند وقت پیش که سر مزار شهدا رفته بودم، مردی را دیدم که به پسرش میگفت: « این قبر آقا بابا» است پسرم. برایم دردناک بود که میدیدیم پسری که خودش از نعمت داشتن پدر محروم شده است، حالا پدرش را به فرزند خود معرفی میکند. وقتی این اتفاق را برای مادرم تعریف کردم، مادرم گفت که او فرزند شهید محبوبی است و او را میشناسد. و همین لحظه کوتاه من را به سمت خانواده این شهید کشاند و بدون اینکه قصد نگارش کتابی داشته باشم، ناخودآگاه در این مسیر قرار گرفتم.
وی ادامه داد: در ابتدا قصدم روایت زندگی شهید بود اما وقتی با زندگی پر فراز و نشیب مادر شهید آشنا شدم، روایت مادر شهید برایم اهمیت بیشتری پیدا کرد.
فاطمی گفت: در ابتدای کار تعداد نفرات انگشتشماری را برای مصاحبه پیدا کردم که از مصاحبه طفره میرفتند و میگفتند که سالها از این ماجرا گذشته و چیزی یادمان نیست اما با اصرارهای پی در پی من و به احترام شهید میآمدند و بعد از کمی گپ زدن خوشبختانه خاطرات گذشته به یادشان میآمد.
وی ادامه داد: در مسیر جمعآوری خاطرات هر چقدر که جلوتر میرفتم، متوجه میشدم که این رمان است که دست من را گرفته و میبرد هر جا که خاطر خواه اوست.
فاطمی گفت: این داستان روایتگر زندگی بیش از ۴۰ شهید و نحوه شهادت آنها و همینطور داستان مجروحیت بیش از ۷۷۰ جانباز است و امیدوارم توانسته باشم دین خود را به این عزیزان ادا کنم.
مدیر کل کتابخانههای عمومی آذربایجانشرقی: وضع کتابخوانی هر روز بدتر از دیروز
مدیر کل کتابخانههای عمومی آذربایجانشرقی در این نشست گفت: متاسفانه با گذشت زمان کم کم مادران و پدران شهدای عزیز را از دست میدهیم و بنابراین واجب است که هر چه بیشتر زندگینامه، نقطهنظرات، اندیشه و بیانات این بزرگواران را مکتوب کنیم.
شهرام خدایی در رابطه با محتوای کتاب ماه زر گفت: هرس کردن یک درخت آنرا دو چندان زیباتر میکند، کتاب حاضر هم به نظر من چنین مصداقی دارد و میتوان با تلخیص بخشهایی آن را زیباتر کرد.
وی هدف از برگزاری جلسات نقد کتاب را بهانهای برای ترویج فرهنگ کتابخوانی در جامعه دانست و تاکید کرد: کتابخوانی امروز یک فضیلت فراموش شده است.
خدایی ادامه داد: زمانی ما ایرانیها زیاد کتاب میخواندیم، اما به نظر میرسد که این روزها به اصطلاح وضع کتابخوانی هر روز بدتر از دیروز است.
وی با اشاره به ضرورت کارکردی کتاب در جامعه گفت: کتاب دارای مرجعیت است، اما گویی امروز جامعه ما از این مرجعیت دور شده است. متاسفانه ساعات کتابخوانی آنچنان که باید در شأن مردم و ملت شریف ایران نیست.
مدیر کل کتابخانههای عمومی استان با اشاره به آفتهای دوری از کتاب گفت: جدایی انسانها از کتاب باعث کاهش دایره لغات و فرهنگ گفتوگو میشود و در جامعهای که در آن گفتوگو کمرنگ شود، افراد حرف همدیگر را متوجه نمیشوند، در نتیجه برخی از آسیبهای اجتماعی بیشتر میشود و درگیری فیزیکی بین اشخاص بیشتر میشود؛ چرا به انسانها دیگر حرفی برای گفتن ندارند و نمیتوانند اختلافاتشان را با دیالوگ حل کنند.
خدایی با ابراز ناخرسندی از سوق یافتن نسل جدید به فضای مجازی و دوری از کتاب افزود: برخلاف کتاب که دارای مرجعیت است، فضای مجازی، مجازی است و هیچ مرجعیتی ندارد.
وی ادامه داد: کتاب همچنان مهمترین ابزار فرهنگی است که علاوه بر انتقال اندیشهها از نسلی به نسل دیگر، بستر تعامل فرهنگی بین ملتها و کشورهای مختلف را فراهم میکند.
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس آذربایجانشرقی: دفاع مقدس پر از صحنههای ناب است
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس آذربایجانشرقی در این مراسم ضمن تشکر از نویسنده کتاب در پرداختن به موضوع دفاع مقدس گفت: هر اندازه هم در حوزه دفاع مقدس کار شود، باز یک هزارم آنچه که هست، بیان نشده است.
امیر دریادار دوم رضا عباسی گفت: دفاع مقدس پر از صحنههای ناب از خاطرات رزمندگان، دلنوشتهها و وصیتنامههایی است که میتواند فرهنگ ما را متحول کند.
وی با اشاره به تحولات دنیای امروزی افزود: کتابهای جدید باید کم حجمتر و جیبی باشد تا هم حمل و نقلاش آسانتر شود و هم مردم بتوانند آنها را بخرند.
عباسی ضمن قدردانی از نویسنده کتاب در پرداخت به دوران دفاع مقدس از دید مادر شهید، یکی از نقاط قوت این کتاب را توجه به زندگی مادر شهید در روستاهای استان دانست.
وی گفت: متاسفانه مادران و پدران شهید به علت کهولت سن از کنار ما میروند و ما باید همین الان که این عزیزان زنده هستند از ظرفیت و پتانسیلشان استفاده کنیم.
نویسنده و منتقد ادبی: جنگ چهره زنانه ندارد، اما دفاع چهرهای کاملا زنانه دارد
مهدی نورمحمدزاده، منتقد ادبی در این مراسم در رابطه با نقاط قوت و ضعف کتاب گفت: زمانی که این کتاب برای چکشکاری به دستم رسید و شروع به خواندن کردم، دیدم کتاب توانست من را به خود جذب کند و قطع یقین این کتاب یکی از آثاری خواهد بود که بعد از پیرایش و آرایش میتواند نقش خوبی در جامعه ایفا کند.
نورمحمدزاده با اشاره به وجود برخی ایرادات فنی در کتاب گفت: این کتاب جایگاه دلی دارد، یعنی اثر ابتدا وارد دل هنرمند شده است و سپس خروجی آن در قلم نویسنده متجلی شده است، این امر را میتوان در آثار نویسندگانی مثل «ارنست همینگوی» مشاهده کرد، نوعی تسخیر شدگی نویسنده! چنانچه در بخشهایی از این کتاب من شاهد تسخیر شدن خواهر بزرگوارم بودم.
منتقد ادبی ادامه داد: من معتقدم که این اثر از چند لحاظ باید بررسی شود؛ یکی از بابت اخلاص و خلوص نویسنده و دیگری از حیث اینکه یک واقعه تاریخی است که رمانگونه نقل شده است. ما در این جا هم زندگی یک زن رنجدیده را میخوانیم که خود خزان مجسم است و هم روایتی از جنگ را از زبان مادر شهید میشنویم.
وی افزود: بخش اول کتاب در مورد اهمیت خاطرات زنانه از جنگ است که اهمیت زیادی دارد. کتاب معروفی هست به اسم «جنگ چهره زنانه ندارد» اثر یک نویسنده بلاروسی. این کتاب نیز به نوعی یادآور همین موضوع است؛ در هیچ کشوری، در هیچ جغرافیایی تا حالا دیده نشده که زنان در لشکر متجاوز حضور داشته باشند، همیشه زنان در لشکر مدافع بودهاند. بله جنگ چهره زنانه ندارد، اما دفاع چهرهای کاملا زنانه دارد.
نورمحمدزاده ادامه داد: اگر شما میخواهید معنای ادبیات پایداری و مقاومت یک کشور را تشخیص بدهید، باید به تعداد آثاری که به خاطرات زنان و مادران شهدا توجه کردهاند، نگاه کنید.
وی گفت: بخشهای کوتاهی است که نویسنده با زاویه دید سوم شخص در مورد شهید بهمن محبوبی صحبت میکند، به نظرم کاش این کتاب تبدیل به دو کتاب میشد؛ یک کتاب مختص روایت مادرانه و زنانه از جنگ و دیگری خاطرات شهید. چرا که تلفیق این دو بخش باعث شده است یکدستی روایت مادر شهید از بین برود.