یازاکو – در هفتههای اخیر فایلی صوتی منتسب به ابوالفضل ظهرهوند دیپلمات و سفیر سابق ایران در ایتالیا و افغانستان منتشر شد. در این فایل، وی با الفاظ تندی به ترکیه و جمهوری آذربایجان تاخته و در کل حرفهای عجیبی زده بود که در قاموس دیپلماسی نمیگنجد.
یاز اکو جهت واکاوی بیشتر این مسئله با ایشان تماس گرفت تا مسائل مطرح شده در این فایل صوتی روشنتر شود. اما دیگر نه از آن لشگرکشیهای احساسی خبری بود و نه از توهینها. این بار آقای ظهرهوند با عقبنشینی از ادبیات تند و موهن؛ از دوستی، منطقهگرایی و مرززدایی سخن گفت و اساسا بیشتر مسائل قبلی را نفی کرد و اذعان نمود که قرار نبود فایل صوتی منتشر شود و این سخنان در جمع دوستانه و غیر دیپلماتیک مطرح شده بود. همچنین از استفاده از الفاظ موهن عذرخواهی نمود. در ادامه قسمت اول این گفتگوی یاز اکو با وی را میخوانید:
یاز اکو: اولین سوالی که در مورد سخنان اخیر شما مطرح میشود، الحاق جمهوری آذربایجان و ضمیمه شدن نخجوان به خاک ایران است. البته در مورد جمهوری آذربایجان از فعل مجهول استفاده شده ولی در مورد نخجوان گفتهاید ما باید نخجوان را ضمیمهی خاک ایران کنیم. اساسا با چه راهبردی این امر میسر میشود و چگونه میخواهید نخجوان را ضمیمه خاک ایران کنید؟
ظهرهوند: اصولا بنده با مرزبندیها موافق نیستم. ما باید در این منطقهی مشخص با فرهنگ و تاریخ مشخص همزیستی داشته باشیم. من کلا با هر نوع پانی مخالفم و این را مخالف مصالح ملت ایران و سایر کشورهای منطقه میدانم ولی این طور هم نباید باشد که کشوری از آن ور دنیا بیاید و مناسبات امنیتی منطقه و هنجارهای تاریخی را به هم بزند. حالا در همین چارچوب من این بحث را مطرح میکنم که اگر قرار باشد طرفی بیاید و بزند به سیم آخر این مسائل پیش میآید ولی در کل اعتقاد من به منطقهگرایی است. راه حل در ثبات و آرامش و دوستی است نه بر اختلاف که برخیها به آن دامن میزنند چرا که نانشان در بحران است. چرا که بحران آنها را حفظ میکند، ما را ضعیف میکند و آنها را تقویت میکند.
یاز اکو: همانطور که میگویید صلح و همگرایی به نفع تمام منطقه است اما آیا با عبارتهایی مانند “ما باید نخجوان را ضمیمه خاک ایران کنیم” و “آذربایجان باید به ایران ملحق شود” این همگرایی ایجاد میشود؟
ظهرهوند: نگفتم آذربایجان باید ضمیمه ایران شود کجا من گفتم آذربایجان باید خاک ایران شود؟
یاز اکو: در فایل صوتی که منتسب به شماست این جملهها تکرار میشوند که “باید آذربایجان به ایران برگردد” و یا میگویید “اصولا آذربایجانی وجود ندارد”.چطور به عنوان یک دیپلمات یک کشور را به کل انکار میکنید؟
ظهرهوند: بحث کاملا روشن است. ما که نمیتوانیم چشممان را به واقعیتها ببندیم. بنده عرضم این نبود که آذربایجان وجود نداشته باشد. همانطور که میدانید آذربایجان و کلا منطقهی قفقاز همه طبق عهدنامهی گلستان و ترکمنچای از ایران جدا شدهاند.
یاز اکو: ما با شما به عنوان یک دیپلمات مصاحبه میکنیم و قصد واکاوی مسائل تاریخی را نداریم که اصولا از موضوع بحث خارج است.
ظهرهوند: ما باید به گذشتهی هر ملتی نگاه کنیم. نمیتوانیم که به فرایند تاریخی کشورها چشم بپوشیم. اگر فقط به وضعیت حال که نگاه کنیم کار کارشناسی نمیشود. ما باید آسیبشناسی کنیم، ببینیم چه شده است و چه طی فرایندی طی شده است. چه عواملی کلیدی است و چه عواملی فرعی است و برای همهی اینها باید تاریخ را مطالعه کرد.
یاز اکو: اگر در یک مرکز مطالعات تاریخی یا دانشکدهی تاریخ صحبت کنیم این فرمایش شما قابل بررسی است ولی وقتی یک دیپلمات سخن میگوید باید با توجه به وضعیت فعلی و کنوانسیونهای بینالمللی مانند به رسمیت شناختن کشورهای عضو سازمان ملل متحد سخن بگوید. حالا شما به عنوان یک دیپلمات میگویید آذربایجانی وجود ندارد یا آنها با ایران هستند و یا باید بروند. حالا این عبارت را انکار میکنید.
ظهرهوند: شما فرض کنید یک خانوادهای که به هر دلیلی حالا پدر مرده مادر مرده و خانه بین برادرها تقسیم شده و هر کدام سند مخصوص خود را دارند. حالا من وقتی میخواهم بروم خانهی برادرم نمیتوانم بگویم خانهی پدرم بوده و از دیوار بپرم تو. در را میزنم اگر اجازه بدهند یا الله میگویم و میروم تو. خاطراتم هم زنده میشود. وقتی میروم آنجا احساس خوشی و آرامش دارم تا یک خانهی غریبه. وقتی ما هم میرویم آذربایجان دیگر این حرفها که این خانه مال پدرم بود و … را باید بگذاریم کنار. الان آذربایجان وجود دارد. نه کسی چشمداشتی دارد و نباید داشته باشد. مرزهای به رسمیت شناخته شده وجود دارد. بنده هم به این مرزها احترام قائلم. نه یک اپسیلون باید از خاک آنها کم شود و نه اجازه میدهیم یک اپسیلون از خاک ما کم شود.
یاز اکو: گفتهاید که در غیر اینصورت آذربایجانیها بگذارند بروند. دقیقا کجا بروند؟
ظهرهوند: نه باز سوءتفاهم شد. از نظر من وقتی میگوییم آذری از نظر ما یعنی ایرانی. الان دنیا، دنیای رقابت هویتی است و این هویت است که برای ما فرهنگ میسازد.