• امروز : سه شنبه - ۲۸ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Tuesday - 16 April - 2024
6
یادداشتی در مورد مدیران خودمحور، نه مردم محور

مشغولان بی مسئولیت

  • کد خبر : 37422
  • 20 آبان 1400 - 8:00
مشغولان بی مسئولیت
برای کنترل حضور و غیاب بشدت دقت می‌کنیم و در صورت ایجاد حضور حداکثری از موفقیت خویش مسروریم در نتیجه هر روز بیشتر از پیش از فلسفه‌ی کار، حضور و عملکرد افراد غافل می‌شویم. کم‌کم چنین فرهنگی به جامعه القاء می‌شود که دریافتی بابت حضور افراد است و اثرگذاری، کارایی و بهره‌وری هر روز بیشتر رنگ می‌بازد.

یاز اکو؛ جواد نیکبخت – کشورهای در مسیر توسعه هرگونه انتصاب و یا تداوم منصب و دریافت و پرداختی را بر پایه‌ی میزان و کیفیت اثر و کار (فیزیکی، محتوائی یا فکری) ایجادی فرد در راستای رسالت سازمانی صورت می‌دهند و این دلیل اصلی بهره‌وری بالا و خلق ارزش افزوده مناسب در آنهاست. متاسفانه در جامعه‌ی ما جدای از چگونگی عزل و نصب‌ها برای حضور فیزیکی و ویژگی فردی دستمزد پرداخت می‌شود حتی اگر فرد از نظر عملی و ویژگی‌هایش اثری برای ما نداشته باشد. جالب‌تر اینکه برای کنترل حضور و غیاب بشدت دقت می‌کنیم و در صورت ایجاد حضور حداکثری از موفقیت خویش مسروریم در نتیجه هر روز بیشتر از پیش از فلسفه‌ی کار، حضور و عملکرد افراد غافل می‌شویم. کم‌کم چنین فرهنگی به جامعه القاء می‌شود که دریافتی بابت حضور افراد است و اثرگذاری، کارایی و بهره‌وری هر روز بیشتر رنگ می‌بازد.

مشکل با توجه به اثربخشی هماهنگ و همراستا با رسالت و سیاست‌های مجموعه حادتر نیز می‌شود. چنین مسلماتی از مدار خواسته و مطالبه خارج شده و ناخودآگاه خود مسئولیت، اختیارات و امکاناتِ واگذار شده، شکل و ماهیت مالکیت شخصی به خود می‌گیرد. از یاد می‌رود تمام اختیارات و امکانات برای خدمت بیشتر و موثرتر است و برخی با شخصی انگاری، اختیارات و امکانات را برای امیال و خواسته‌های شخصی و برای کسب لذت و انتفاع حداکثری مورد استفاده قرار داده و بنا به صلاحدید بستر را به هر دلیل و در هر زمانی و به هر شکلی و در هر موردی به هر فردی که دلش بخواهد اختصاص می‌دهند.

ما در ارزش‌های دینی اجتماع خود باورمندیم” فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرّاً یَرَهُ‏ ” همانطور که در مقابل کار و اثربخشی مثبت برای برخورداری از حقوق و مزایا محق می‌شویم در مقابل اعمال خارج از روال و غیرهمراستا با اهداف و رسالت سازمان و به ضرر مردم و یا خلاف تعهدات نیز باید خود را محق بازخواست، جوابگویی، جبران و حتی پوزش و استعفا بدانیم. غیر این، عبارت و مفهوم مسئول و مسئولیت در عمل بی‌معنی است.

فردی سرنوشت ملت، کشور، استان، شهر و یا اعضای سازمان و نهادی را بعهده می‌گیرد و از حقوق و مزایا و امکانات و اختیارات پست ریاست و وزارت و صدارت مربوطه در حد کمال استفاده می‌نماید سپس جای ایفای وظیفه و مسئولیت و جوابگویی به ذینفعان واگذارنده‌ی پست، در نقش مشاور و کارشناس درآمده و شروع به تحلیل و تدریس شرایط می‌کند. گاهی هم به همدردی شروع به گریه و ناله همراه ملت می‌کنند البته جدیدا برخی نیز خود را نفرین می‌کنند. متوجه نیستیم گرفتن پست برای ایفای عمل حاوی نتیجه در قالب وظیفه در راستای پیشبرد رسالت نیل به هدف است. به چنین مسئولانی باید گفت” شاید شرایط را تو شنیده و یا دیده باشی ولی مردم ذینفع اوضاع را با سلولهایش لمس می‌کند و حتی اغلب تحلیل زمینه و علل را بهتر می‌فهمند ”

 

کسی که مسئولیت پستی را می‌پذیرد باید به سه چیز خود اطمینان داشته باشد: اول: درک، تشخیص دقیق و صحیح از اهداف، رسالت، مزیت‌ها و کاستی‌ها و فرصت‌ها و تهدیدات بستر و تحلیل واقعی از عوامل محیطی قابل کنترل و غیر قابل کنترل موجود داشته است. دوم: سناریوهای مختلف عملی با توجه به احتمال وقوع و اثرگذاری هر یک از عوامل قابل کنترل و غیر قابل کنترل در مسیر حرکت در قالب رسالت و راستای هدف را ترسیم کرده باشد. سوم: تجربه و توانائی کافی عملی در اجرای آن سناریوها جهت رسیدن به نتیجه‌ی ملموس در وی باشد. چهارم: دغدغه و دلسوزی همراه پایبندی کامل به تعهد و وعده‌ها داشته باشد.

برخی مرکب مسئولیتش خشک نشده براحتی عهدها را شکسته و وعده‌ها را فراموش می‌کنند؛ به‌راحتی دروغ می‌گویند؛ با بی‌عملی، ناتوانی، بی‌اطلاعی یا اشتباه عمدی و سهوی اعمالشان ذینفعان را محروم، متحمل خسارت عظیم مادی و معنوی و حتی جانی می‌کنند. ریاست را حق ژنتیکی خود می‌شمارند؛ به خاطر ریاستشان مردم را وامدار بزرگواری خویش در قبول ریاستشان می‌شمارند و انواع رانت مورد استفاده خانواده و اعوان و انصارشان را حق مسلم کوچکی می‌شمارند. و در حالیکه برای مبالغ جزئی موثر جان مردم بودجه‌ای پیدا نمی‌کنند برای جزئی‌ترین ساختار ظاهری نظام ریاستشان هزینه‌های هنگفت را عادی شمرده و زمان کافی اختصاص می‌دهند.

به کجا رسیده‌ایم، به بسته‌های پانسمان فرشته‌های معصوم بیماران پروانه‌ای رحم نمی‌کنیم؛ با وجود قانون تضاد منافع در کنار و موازی مسئولیتمان شرکت‌های متعدد واردات داروئی ایجاد می‌کنیم تا با احتکار و انحصار ثروت بیشتری برای خوشگذرانی آقازاده‌های خویش در بلاد کفر فراهم سازیم. بدون اینکه فریاد بیماران نالان و فقرای سرگردان را بشنویم. میلیاردها دلار کشور را با بی‌تدبیری در کیسه‌ی رانتخواران دور و نزدیک می‌ریزیم با مجوزهای صادرات قوت لایموت مردم بدبخت را از دسترس خارج می‌کنیم سپس بدون اینکه از چگونگی گذران زندگی مردم خبری داشته باشیم آنها را به صرفه‌جویی و تحمل فرا می‌خوانیم. در حالیکه برای سه بسته بادام زمینی آبروی پدری نیازمند را می‌بریم صاحبان ژن برتر را حتی برای پرسش و پاسخ  احضار نمی‌کنیم.

اینک عزل بی‌مضایقه مشغولان بی‌مسئولیت و بی‌حال نئولیبرال غرق در ظواهر دنیوی و الزام به جوابگوئی در قبال پست، مسئولیت و اعمال، عدم پایبندی به تعهد و اجرای وعده‌ها، کم‌کاری و کج‌کاری و از بین بردن امکانات و فراری دادن پتانسیل انسانی، اثرات تصمیماتشان در خلق معضلات برای جامعه و مردم می‌تواند اعتماد و سرمایه‌ی اجتماعی به باد رفته را تا حدی ترمیم نماید.

                                                                                                 فرزند تبریز و فعال توسعه – جواد نیکبخت

لینک کوتاه : https://yazeco.ir/?p=37422

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ابر برچسب
});