به گزارش یازاکو، در جهانی که در پی منابع انرژی غیرروسی است و تنشهای ژئوپولیتیکی در حال تشدیدند، آیا یک نوار ۴۳ کیلومتری در استان سیونیک ارمنستان میتواند بازی شطرنج دیپلماسی واشنگتن را علیه مسکو و تهران رقم بزند؟ پیشنهاد جسورانه آمریکا برای اجاره صدساله کریدور زنگهزور، جریان تجاری سالانهای بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار را وعده میدهد، با این حال، ممکن است جرقه انقلاب سردی جدیدی را در قفقاز روشن سازد.
آمریکا خود را در مرکز ریسک دیپلماتیک بزرگی قرار داده است که میتواند به شکلی بنیادین نحوه جریان انرژی در اوراسیا را دگرگون کند. از طریق این پیشنهاد بلندپروازانه برای کریدور زنگهزور، مسیری استراتژیک در استان سیونیک ارمنستان، واشنگتن تلاش داردواشنگتن میکوشد بنبستهای چند دههای را در هم بشکند، وابستگی انرژی اروپا به روسیه را کاهش دهد و در منطقهای کلیدی برای ترانزیت، در برابر نفوذ فزاینده مسکو، پکن و تهران موازنه ایجاد کند.
این ابتکار نشاندهنده امیدهای گسترده آمریکا برای بهرهگیری از خلأ قدرت نادر در قفقاز جنوبی است؛ منطقهای که بهطور تاریخی تحت سلطه روسیه بوده اما اکنون، اما اکنون، پس از ناتوانی آشکار مسکو در حمایت از متحد خود ارمنستان طی تهاجم سرنوشتساز آذربایجان به ناگورنو–قرهباغ در سپتامبر ۲۰۲۳مستعد تغییر آرایش قدرت و بازآرایی بنیادین است.
تام باراک، سفیر آمریکا در ترکیه، پیشنهادی جسورانه مطرح کرده است؛ اجاره صدساله و مدیریت خصوصی کریدور مورد مناقشه زنگزور بین ارمنستان و آذربایجان. این پیشنهاد که از نمونههای تاریخی مانند کانال پاناما و کریدورهای برلین در دوران جنگ سرد الهام گرفته شده، میتواند تا سال ۲۰۲۷، جریانهای تجاری منطقهای را سالانه بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار افزایش دهد. (عکس از رامی السید/نورفوتو)
فهرست
بازآرایی راهبردی در قفقاز
آنکارا، ترکیه – ۹ ژانویه: اینفوگرافیکی با عنوان «ساخت جادهها و راهآهنهای منتهی به کریدور زنگزور بدون وقفه ادامه دارد» که در آنکارا، ترکیه، در تاریخ ۹ ژانویه ۲۰۲۳ تهیه شده است. پس از تکمیل، این کریدور استانهای غربی آذربایجان و نخجوان را از طریق ارمنستان به هم متصل خواهد کرد و تا چین، آسیای مرکزی، دریای خزر، قفقاز و ترکیه ادامه خواهد یافت. (عکس از یاسین دمیرچی/آنادولو)
اعتبار روسیه بهعنوان ضامن امنیت در قفقاز جنوبی بهکلی فرو ریخته است. با وجود حضور نیروهای حافظ صلح روسیه که طبق توافق آتشبس نوامبر ۲۰۲۰ مستقر شده بودند، مسکو در بازپسگیری ناگورنو–قرهباغ توسط آذربایجان هیچ دخالتی نکرد؛ اقدامی که به آوارگی ۱۰۰ هزار ارمنیتبار انجامید. این بیعملی، در ایروان بهمثابه خیانتی عمیق تلقی شد، اعتماد به تضمینهای امنیتی روسیه را در هم شکست و به کاتالیزور چرخش تاریخی ارمنستان به سوی غرب بدل شد.
پیامدهای راهبردی این تحولات، سریع و چشمگیر بوده است. پارلمان ارمنستان در آوریل ۲۰۲۵ قانون الحاق به اتحادیه اروپا را تصویب کرد و امضای یک منشور راهبردی با آمریکا، شراکت روبهگسترش دو کشور را رسمیت بخشید. جیمز اوبراین، معاون پیشین وزیر خارجه ایالات متحده، در این باره میگوید: «آیندهای که بر محور روسیه و ایران بهعنوان بازیگران اصلی امنیت منطقه شکل بگیرد، آیندهای ناپایدار و نامطلوب است؛ حتی برای دولتهای ارمنستان و آذربایجان.»
این همسویی با غرب، فرصتی بیسابقه برای گسترش نفوذ ایالات متحده ایجاد کرده است. واردات روسیه به این منطقه که پیش از سال ۲۰۲۲ حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد تجارت منطقه را تشکیل میداد، اکنون با محدودیتهای ناشی از تحریمها مواجه است. در همین حال، لوئیس بونو، مشاور ارشد آمریکا در مذاکرات قفقاز، طرحهایی برای نظارت بینالمللی بر این کریدور ارائه کرده که از نمونههایی چون کانال پاناما و کریدورهای برلین در دوران جنگ سرد الهام گرفته است.
پاداش اقتصادی
پاداشهای اقتصادی احتمالی به قدری بزرگ است که نگرانیهای سیاسی و امنیتی را تحتالشعاع قرار میدهد. مدلسازیهای بانک جهانی نشان میدهد که این کریدور تا سال ۲۰۲۷ میتواند سالانه ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار ارزش تجاری را آزاد کند. این رشد چشمگیر نتیجهی تسهیلهای قابل ملاحظه در حملونقل و لجستیک است؛ دادههای بلومبرگ در ماه مه ۲۰۲۵ نشان میدهد که این مسیر میتواند زمان انتقال کالا بین اروپا و آسیا را نسبت به مسیرهای موجود، ۱۲ تا ۱۵ روز کاهش دهد.
بازده سرمایهگذاری چشمگیر است. مرکز سیاستگذاری دریای خزر هزینههای زیرساختی این پروژه را طی ۵ تا ۱۰ سال بین ۳ تا ۵ میلیارد دلار برآورد میکند، در حالی که مدلهای اقتصاد آکسفورد صرفهجوییهای سالانهای در حوزه لجستیک به میزان ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار پیشبینی کردهاند. مرکز تحلیل و ارتباطات اصلاحات اقتصادی پیشبینی میکند که این کریدور، سهم جمهوری آذربایجان از صادرات کل را بیش از ۷۰۰ میلیون دلار افزایش داده و سالانه تولید ناخالص داخلی غیرنفتی را حدود ۲ درصد رشد میدهد.
جریانهای انرژی بر ضرورت این پروژه تاکید میکنند. کریدور گاز جنوبی آذربایجان در سال ۲۰۲۳، ۱۲ میلیارد مترمکعب گاز به اروپا تحویل داده و طبق یادداشت تفاهم اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۲، هدف این است که تا ۲۰۲۷ این رقم به ۲۰ میلیارد مترمکعب برسد. قزاقستان نیز برنامه دارد حجم بیشتری نفت را از طریق آذربایجان عبور دهد؛ هرچند چالشهای فنی ظرفیت را محدود کرده، اما بین ژانویه تا اکتبر ۲۰۲۴، حدود ۱.۲ میلیون تن نفت منتقل شده است.
برای امنیت انرژی اروپا، پیامدهای این پروژه بسیار مهم است. چشمانداز انرژی جهان در سال ۲۰۲۵ که توسط آژانس بینالمللی انرژی منتشر شده، نشان میدهد اروپا تا سال ۲۰۳۰ به ۲۰ میلیارد مترمکعب گاز غیرروسی بیشتر نیاز دارد. باز شدن مرزهای ارمنستان و ترکیه میتواند دسترسی به منابع دریای خزر را تسهیل کند و هزینههای واردات را برای شرکتهایی مانند BP [بریتیش پترولیوم][۲] را بین ۱۰ تا ۱۵ درصد کاهش دهد.
نوآوری دیپلماتیک
چالش اصلی در اختلافات غیرقابل سازش نهفته است: آذربایجان خواستار گذرگاهی بدون مانع بهعنوان دستاورد پیروزی نظامی خود در سال ۲۰۲۳ است، در حالی که ارمنستان قاطعانه از واگذاری حاکمیت بر این قلمرو که آن را حیاتی میداند، امتناع میکند. پیشنهاد «اجاره» آمریکا تلاشی خلاقانه برای عبور از این بنبست با استفاده از چارچوبهای حقوقی-شرکتی است که به باکو تضمینهای امنیتی میدهد و در عین حال اجازه میدهد ایروان حاکمیت اسمی خود را حفظ کند.
این رویکرد الهامگرفته از نمونههای تاریخی است که در آن راهکارهای نوآورانه حکمرانی توانستهاند اختلافات پیچیده را حل کنند. مانند کانال پاناما که از سال ۱۹۱۴ تا ۱۹۹۹ تحت مدیریت آمریکا بود؛ این مدل وعده میدهد تجارت جهانی را تسهیل کند و در عین حال نگرانیهای امنیتی را برطرف سازد. اما منتقدان هشدار میدهند که این طرح ممکن است بار استعمارزدایی نوین داشته باشد و خطر واکنشهای بلندمدت را به همراه داشته باشد.
پیشنویسهای توافق صلح مارس ۲۰۲۵ گام مهمی به جلو بود و مواردی مانند شناسایی متقابل سرزمینها، تعیین مرزها و تعهد به عدم استفاده از زور را نهایی کرد. اما مذاکرات درباره تضمینهای حملونقل و دسترسی به مناطق محصور متوقف شد همان نکتهای که آمریکا قصد دارد با پیشنهاد خود، راهحلی برای آن ارائه ده..
محاسبات ژئوپلیتیکی و واکنشهای رقبا
موفقیت کریدور بهطور بنیادین تعادل قوا در منطقه را تغییر خواهد داد؛ همین موضوع باعث شده رقبای منطقهای و فرامنطقهای استراتژیهای خود را بازبینی کنند. ایران با خطر از دست دادن ۲۰ تا ۳۰ درصد از نقش ترانزیتی خود مواجه است، موضوعی که خطوط حیاتی تجاری از جمله عبور سالانه ۴۳ هزار کامیون ترک به آسیای مرکزی را تحت تأثیر قرار میدهد. روسیه نیز با احتمال کاهش درآمد ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلاری در یک دهه و از دست رفتن ۱۰ تا ۱۵ درصد از نفوذ خود در بازارهای انرژی اروپا روبهرو است.
چین انتظار دارد با بهبود شبکههای حملونقل و اتصال مسیرهای مختلف در چارچوب طرح «کمربند و جاده»[۳] تا سال ۲۰۳۰، بین ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار بهرهوری اقتصادی کسب کند. اما پکن باید این دستاوردها را در مقابل خطر کاهش وابستگی به مسیرهای تحت کنترل خود بسنجَد. این کریدور میتواند ترکیه را به هاب مهم انرژی با دسترسی مستقیم به کشورهای ترکزبان تبدیل کند و تا سال ۲۰۳۰، ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلار درآمد سالانه ترانزیت را جذب نماید.
شرکتهای بزرگ انرژی برای بهرهبرداری از فرصتها آماده میشوند. سوکار[۴] ظرفیت خطوط لوله را گسترش میدهد، در حالی که ادنوک[۵] در حال بررسی مشارکتهای هیدروژنی است. بیپی و شورون[۶] نیز انتظار افزایش سرمایهگذاری ۵ تا ۱۰ میلیارد دلاری در بخش بالادستی را با گسترش ظرفیت صادرات دارند. اما بنبستهای سیاسی میتواند هزینه پروژهها را تا ۲۰ درصد افزایش دهد و تأخیرهای قانونی نیز ممکن است زمانبندی اجرای پروژهها را به حدی طولانی کند که امکانپذیری آنها را زیر سوال ببرد.
ترکیه و چشمانداز بازتنظیم ژئوپلیتیکی منطقه
محاسبات استراتژیک ترکیه، معادله را پیچیدهتر کرده است. آنکارا در پی کاهش تنش با کردها از طریق گفتوگو با پ ک ک است و این روند، نوید «بازتنظیم بزرگ» را میدهد که میتواند مرزها را تثبیت و ظرفیتهای اقتصادی را آزاد کند. اگر این فضای دیپلماتیک موفقیتآمیز باشد، میتواند در کنار ابتکار زنگزور، بستر پایدارتری برای پروژههای بزرگ زیرساختی در منطقه فراهم آورد.
فعالان اقتصادی ترکیه در استانهای شرق آناتولی پیشبینی میکنند در صورت تحقق کریدور، ظرفیت صادراتشان ۳۱۰ درصد افزایش یابد و از ۱۶۰ میلیون دلار به ۵۰۰ میلیون دلار در سال برسد. این جهش اقتصادی انگیزهای قوی برای ادامه تعاملات دیپلماتیک فراهم میکند، حتی در شرایط چالشهای سیاسی داخلی.
خطرات و موانع پیشرو
با وجود جذابیتهای اقتصادی، خطرات قابل توجهی همچنان پا بر جاست. ناظران احتمال ۶۰ درصدی توقف مذاکرات را پیشبینی میکنند که میتواند اجرای توافق را ۱۲ تا ۱۸ ماه به تأخیر اندازد. دادههای لوید در ژوئن ۲۰۲۵ هشدار میدهد که در صورت شکست مذاکرات، نوسانات قیمت کالاها تا ۲۰ درصد افزایش خواهد یافت و هزینههای بیمه نیز ممکن است ۲۰ درصد جهش کند.
ارمنستان بهصراحت هرگونه بحث درباره اجاره یا انتقال کنترل سرزمینی را رد کرده است. نازلی باغداساریان، سخنگوی مطبوعاتی ارمنستان، بهوضوح تأکید کرده است: «ارمنستان هرگز درباره انتقال کنترل سرزمینهای خود با هیچ طرف ثالثی صحبت نکرده و نمیکند.» این مقاومت، چالش اساسی پیش روی میانجیگران آمریکایی را نمایان میسازد.
قابلیت نظارت بینالمللی نیز همچنان نامشخص است. تحلیلهای مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS) احتمال موفقیت ۴۰ تا ۵۰ درصد را حتی با تضمینهای سازمان ملل پیشبینی میکند، چرا که این مدل در معرض وتوی ارمنستان بهدلیل نگرانیهای مربوط به حاکمیت قرار دارد. موفقیت این طرح منوط به پاسخگویی به نگرانیهای امنیتی بنیادین و حفظ مشروعیت بینالمللی کافی است.
پیامدهای استراتژیک
ابتکار زنگزور فراتر از یک پروژه توسعه زیرساختی است؛ این طرح آزمونی بزرگ برای خلاقیت دیپلماتیک آمریکا در دنیای چندقطبی رو به گسترش بهشمار میآید. موفقیت آن توانایی واشنگتن در ارائه راهحلهایی را که هم نفوذ رقبای منطقهای را مهار میکند و هم منافع اقتصادی ملموس را تأمین میکند، به نمایش خواهد گذاشت. شکست این ابتکار اما میتواند نشانه کاهش توان آمریکا در شکلدهی به تحولات مناطق حساس باشد.
برای متحدان اروپایی، این کریدور مسیر تازهای به سوی تنوع واقعی انرژی فراهم میکند. صرفهجوییهای انرژی اتحادیه اروپا تا سال ۲۰۳۰ میتواند به ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار برسد که ضمن حمایت از گذار به اقتصاد کمکربن، وابستگی به منابع تامینکنند غیردموکراتیک [روسیه] را کاهش میدهد. همین مزایا دلیل حمایت پنهان پایتختهای اروپایی از ابتکار آمریکاست، هرچند با احتیاط عمومی نسبت به تنشهای منطقهای همراه است.
این پروژه همچنین آزمونی است برای اینکه آیا انگیزههای اقتصادی میتوانند بر کینهها و خصومتهای تاریخی غلبه کنند یا خیر. دسترسی احتمالی ارمنستان به ۲.۵ میلیارد دلار کمک توسعهای اتحادیه اروپا مشوقهای قوی برای ایجاد سازش فراهم میکند، البته به شرطی که نگرانیهای مربوط به حاکمیت به طور کامل مورد توجه قرار گیرد.
راه پیشرو
تا سال ۲۰۲۷، اجرای موفق این طرح میتواند جریانهای تجاری سالانهای به ارزش ۲۰ تا ۵۰ میلیارد دلار را از طریق افزایش ظرفیت کریدور میانی[۷] به همراه داشته باشد. بانک جهانی ظرفیت حمل بار بالقوه را ۱۱ میلیون تن تخمین زده است که میتواند ساختار لجستیک اوراسیا را بهطور بنیادین دگرگون کند. با این حال، رسیدن به این دستاورد منوط به مدیریت حساسیتهای ارمنستان و حفظ حمایت بینالمللی است.
رهبران شرکتها همچنان باید در مواجهه با ابهامات زنگزور، استراتژیهای متنوعی را دنبال کنند و از طریق همکاریهای آذربایجانی-ترکیهای به دنبال کسب سودهای احتمالی ۱۰ تا ۱۵ درصدی باشند، در حالی که برای شکست احتمالی مذاکرات نیز آمادهباش داشته باشند. این شرکتها باید فعالانه با میانجیگران آمریکایی همکاری کنند تا ریسکهای مرتبط با حاکمیت را مدیریت کرده و خود را برای موفقیت نهایی آماده کنند.
طرح زنگزور به رهبری آمریکا در دنیایی پرتنش و تحت تأثیر رقابت قدرتهای بزرگ، اهمیت بسیار بالایی دارد. موفقیت آن در گرو پاسخگویی به نگرانیهای مشروع حاکمیتی و همزمان گشودن ظرفیتهای تحولآفرین اقتصادی است؛ آزمونی برای اثبات توانایی نوآوری دیپلماتیک آمریکا در شکلدهی مجدد نظم جهانی.
[۱] این مقاله در ۱۸ جولای ۲۰۲۵ در مجله فوربز به چاپ رسیده و این توافق در ۸ اوت در واشنگتن به امضاء رسید.
[۲] بریتیش پترولیوم (British Petroleum) یا بهاختصار BP، یکی از بزرگترین شرکتهای نفت و گاز جهان است که دفتر مرکزی آن در لندن، انگلستان قرار دارد. این شرکت در زمینه اکتشاف، استخراج، پالایش، توزیع و فروش نفت و گاز فعالیت میکند و یکی از بازیگران اصلی در بازار انرژی جهانی بهشمار میرود.
[۳] ابتکار یا طرح کمربند و جاده (BRI) پروژه بزرگ زیرساختی و اقتصادی است که توسط چین از سال ۲۰۱۳ کلید خورده است. این طرح با هدف بهبود ارتباطات تجاری و حملونقل بین کشورهای آسیا، اروپا، آفریقا و حتی بخشهایی از خاورمیانه شکل گرفته است. در واقع، «کمربند» به مسیر جادهای (زمینی) و «جاده» به مسیر دریایی (کشتیرانی) اشاره دارد.
[۴] سوکار مخفف State Oil Company of Azerbaijan Republic به معنی «شرکت دولتی نفت جمهوری آذربایجان» است و بزرگترین بازیگر در بخش انرژی این کشور به شمار میرود.
[۵] ادنوک (ADNOC) مخفف عبارت Abu Dhabi National Oil Company به معنی «شرکت ملی نفت ابوظبی» است. این شرکت، شرکت دولتی نفت و گاز امارات متحده عربی و یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت در جهان به شمار میرود.
[۶] شورون (Chevron) یک شرکت چندملیتی فعال در زمینه اکتشاف، استخراج، پالایش و فروش نفت و گاز است که مقصر اصلی در آن ایالات متحده آمریکا قرار دارد. این شرکت یکی از قدیمیترین و بزرگترین بازیگران صنعت انرژی در دنیا محسوب میشود.
[۷] کریدور میانی (Middle Corridor) به مسیر ترانزیتی گفته میشود که از آذربایجان، از طریق خاک ارمنستان و گرجستان، به ترکیه و اروپا متصل میشود. این کریدور نقش مهمی در انتقال کالا بین آسیای شرقی و اروپا دارد و بهعنوان یک مسیر جایگزین نسبت به کریدورهای سنتی شمالی (از طریق روسیه) و جنوبی (از طریق ایران و ترکیه) شناخته میشود. کریدور میانی به بهبود تجارت و ارتباطات منطقهای کمک میکند و از اهمیت ژئوپلیتیکی بالایی برخوردار است.
[۱] کریدور میانی (Middle Corridor) به مسیر ترانزیتی گفته میشود که از آذربایجان، از طریق خاک ارمنستان و گرجستان، به ترکیه و اروپا متصل میشود. این کریدور نقش مهمی در انتقال کالا بین آسیای شرقی و اروپا دارد و بهعنوان یک مسیر جایگزین نسبت به کریدورهای سنتی شمالی (از طریق روسیه) و جنوبی (از طریق ایران و ترکیه) شناخته میشود. کریدور میانی به بهبود تجارت و ارتباطات منطقهای کمک میکند و از اهمیت ژئوپلیتیکی بالایی برخوردار است.