• امروز : جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024
5

با بحران انرژی چه کنیم؟

  • کد خبر : 91894
  • 26 دی 1401 - 13:15
با بحران انرژی چه کنیم؟
یاز اکو - چرا دچار ناترازی گازی شدیم؟ آیا راه‌حل، گران کردن قیمت گاز است؟ برای خروج از بحران چه باید کرد؟ 6 اقتصاددان به سوالات در این باره پاسخ دادند.

به گزارش پایگاه خبری یاز اکو به نقل از روزنامه اعتماد، بحران افت فشار و حتی قطع گاز در برخی مناطق کشور که با سرمای شدید همراه شده، بار دیگر موضوع «ناترازی» در تولید و مصرف گاز طبیعی را به سرخط اخبار بدل کرده است. این اتفاقات در زمستان افتاده اما در تابستان هم مشکلاتی نظیر خاموشی‌های گسترده و قطع برق رخ می‌دهد که در نوع خود آزاردهنده است. سوال این است که چه اتفاقی در حوزه انرژی ایران افتاده است؟ براساس داده‌های گزارش آژانس بین‌المللی انرژی درباره مقدار یارانه پرداختی به انرژی مصرفی در ۲۵ کشور، ایران در سال ۲۰۲۰ بالاترین سطح یارانه انرژی مصرفی را تخصیص داده و رتبه نخست را در زمینه پرداخت یارانه انرژی از جمله گاز، برق و فرآورده‌های نفتی داشته است.

آمار تفکیکی نشان می‌دهد ایران حدود ۵ میلیارد دلار یارانه به نفت، ۱۲.۵ میلیارد دلار یارانه به برق و ۱۲.۲ میلیارد دلار یارانه به گاز تخصیص داده است، پس از ایران، چین با ۲۱.۷ میلیارد دلار یارانه نفت و ۳.۸ میلیارد دلار یارانه برق در جایگاه دوم قرار داشته است. بنابراین و با توجه به این آمار و ارقام، این سوال مطرح است که آیا با مکانیسم قیمتی می‌توان مصرف شدید انرژی در ایران را کنترل کرد؟ از طرف دیگر، ‌صنعت انرژی ایران با شدیدترین تحریم‌ها در یک دهه اخیر طرف شده که راه را برای سرمایه‌گذاری و ایجاد زیرساخت از یکسو و نوسازی زیرساخت‌های پیشین از طرف دیگر سخت‌تر کرده است. سوال دوم این است که آیا مشکل ناترازی در بخش انرژی ایران با سرمایه‌گذاری در حوزه‌های مختلف آن حل می‌شود؟ این سوالات را با ۶ کارشناس حوزه انرژی در میان گذاشتیم و نظرات آنها را جویا شدیم.

سرمایه‌گذاری روی کلاغ به جای مرغ تخم طلا

علی شمس‌ اردکانی: از وقتی صنعت نفت ملی شد، بروکرات‌ها ارتباط تنگاتنگی با پول نفت برقرار و از آن استفاده‌های فراوانی کردند. مشکل ما در حوزه انرژی از ۷۲ سال پیش تاکنون به دو دسته تقسیم می‌شود؛ یکی از مشکلات ما به خاطر بروکرات‌هاست، بروکرات‌های حوزه برق، نفت و گاز و آنهایی که در سازمان برنامه بودند؛ ولی هیچ چیز از انرژی و… نمی‌دانستند. البته مشکل ما در این خصوص از ۴۰ سال گذشته بدتر و به تعبیری بیشتر هم شده است. یعنی در تمام ۳۰ سال گذشته مجلسیان و مسوولان حوزه انرژی نتوانسته درست و

در راستای منافع واقعی مردم ایران عمل کنند. دومین مشکل این است که هر آنچه از نفت و گاز فروختیم، تبدیل به اسکناس کردیم و خوردیم. کمتر سرمایه‌گذاری مولدی در اقتصاد صورت گرفت. در واقع ما درآمدها را خرج نکردیم، «برج» کردیم. ما یک مرغ تخم طلا به نام نفت و گاز داریم ولی روی این مرغ سرمایه‌گذاری نکردیم، بلکه روی کلاغ (یعنی امور بی‌ارتباط با توسعه) سرمایه‌گذاری کردیم، چون افراد سفیه ارتباط نزدیکی با اقتصاد و مدیریت ما برقرار کردند. در حالی که خدواند در سوره نسا می‌گوید: «ولا توتوا السفهاء اموالکم التی جعل‌الله لکم قیاما. این آیه می‌گوید: و اموالی را که خدا قوام زندگانی شما را به آن مقرر داشته به سفیهان می‌دهد.» ما سرمایه‌های‌مان را به افرادی دادیم که منابع را اشتباه خرج کردند و می‌کنند. منابع را حیف و میل می‌کنند. بر همین اساس نه سرمایه‌گذاری صورت گرفته و نه مدیریتی در مصرف رخ داده است. ما امروز به اندازه اروپای غربی گاز مصرف می‌کنیم.

برخی افراد و جریانات این روزها اعلام می‌کنند، وای به حال اروپا که قرار است در زمستان سرد گرفتار شود، اما کمبود گاز باعث شده تا ما دچار مشکل شویم و مدام از احتمال قطع گاز صحبت شود. راه درست این است که ما باید به سمت ارتباط با دنیا برویم، باید FATA را بپذیریم تا بتوانیم مبادلات انجام دهیم.

همان‌طور که باید بپذیریم در بحث قیمت‌گذاری انرژی به قیمت نقطه‌ای و قیمت منطقه‌ای توجه داشته باشیم. این دو نقطه با هم مرتبط است. الان افغانستان بنزین را ۲۴ هزار تومان می‌فروشد. در حالی که درآمد سرانه مردم افغانستان کمتر از مردم ایران است. دولت افغانستان ۵ هزار تومان نیز از مردم مالیات می‌گیرد. در مقابل عمان بنزین را ۸۰ سنت، امارات ۷۵ سنت و ترکیه یک دلار می‌فروشد. اما ما چطور این بنزین را می‌فروشیم؟ ما بنزین را به هر کسی که آن را می‌خرد ۲۰ هزار تومان ارزان می‌دهیم. اینها یارانه‌های پنهان است که دولت داده است.

اخیرا یک بحثی راه افتاده است که یک سوخت را جایگزین یک سوخت دیگر کنیم. روندی که باعث شده بلایی که الان می‌بینیم بر سر مردم و کشور بیاید و هوا آلوده شود.

ایران نیاز به سوخت جایگزین ندارد؛ فقط کافی است از انرژی خورشیدی بهره درستی گرفته شود و برق تولید شود. ایران یکی از بهترین نقاط روی زمین برای انرژی‌های جایگزین است که می‌تواند به راحتی برق خورشیدی تولید کند. تولید برق خورشیدی در منطقه هزار و ۲۰۰ متر بالاتر از سطح دریا مطلوب است. مثلا در دامنه‌های البرز ما می‌توانیم پنل خورشیدی بزنیم و در تابستان که در اوج گرماست برق تولید کنیم. ما در سواحل مکران می‌توانیم پنل خورشیدی بزنیم. ما با ایجاد پنل‌های خورشیدی در کشور می‌توانیم هزار مگاوات برق تولید کنیم، در حالی که الان کل تولید نیروگاه‌های حرارتی ۶۰ هزار مگاوات است. یکی از دلایلی که باعث شده ما پنل خورشیدی نتوانیم بزنیم، زد و بند دلالان برق حرارتی و بروکرات‌هاست.

درنهایت معتقدم باید چند اتفاق بیفتد تا ناترازی انرژی برطرف شود، ما باید دست به سرمایه‌گذاری داخلی بزنیم و سرمایه‌گذاری خارجی را با اصلاح روابط‌مان با دنیا فراهم کنیم. ما نیاز به عقل دنیاپسند و متخصص داریم. گذشته از اینکه قیمت‌گذاری نقطه‌ای ما باید با قیمت منطقه‌ای بخواند. مثلا باید هزینه بنزین در هر جایگاهی متفاوت باشد. نباید هزینه حمل بنزین از پالایشگاه تا جایگاه بنزین را دولت بپردازد.

الزام تناسب قیمت انرژی با سبد درآمدی مردم

رضا پدیدار: تقریبا از سال ۱۳۹۷ که برجام از سوی امریکا به صورت یکجانبه برهم لغو شد؛ دیگر سرمایه‌گذاری خارجی در بخش انرژی هم متوقف شده است. درحالی که کشور برای جبران ناترازی تولید و مصرف نیازمند سرمایه‌گذاری است. چندی پیش وزیر نفت اعلام کرده بود برای اینکه ناترازی را جبران کنیم و به تعادل در مصرف و تولید برسیم باید ۸۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی صورت بگیرد. اما در کنار سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی نیازمند کاهش شدت مصرف انرژی و بهینه‌سازی مصرف است. براساس گزارش‌های بین‌المللی درحال حاضر میانگین شدت انرژی در ایران ۵٫۷ برابر میانگین جهانی است.

این موضوع نشان می‌دهد براساس تولید کشور تا ۱۴۲۰ نباید با ناترازی مواجه می‌شد، اما نزدیک به یک دهه است ما دچار ناترازی هستیم. دلیل این ناترازی نیز گذشته از شدت مصرف، عدم توجه به بحث بهینه‌سازی مصرف است. در این سال‌ها نه دولت و نه مجلس براساس سیاست بهینه‌سازی مصرف حرکت نکردند. دو سال پیش کمیسیون انرژی اتاق تهران اعلام کرد، در صورت سرمایه‌گذاری ۲ میلیارد دلاری در حوزه بخاری‌های گازسوز و استاندارد‌سازی این بخاری‌ها ما می‌توانیم ۱۵۰ میلیون تا ۲۰۰ میلیون مترمکعب در روز در حوزه گاز صرفه‌جویی کنیم. این موضوع همان زمان در شورای‌عالی انرژی و سپس کمیسیون انرژی مجلس و دولت مطرح شد.

درنهایت اجرای این برنامه موکول شد به دیدگاه شورای رقابت به واسطه تنظیم‌گری آن. اما تاکنون اتفاقی نیفتاده است. البته ما در بخش موتورخانه‌ها نیز با چالش مواجه هستیم و نیازمند اصلاح آنها هستیم. ما اصولا بهینه انرژی را مصرف نمی‌کنیم. در اروپا حرارت مطلوب در خانه و سایر مراکز ۱۸ تا ۲۱ درجه سانتیگراد است، اما طبق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس این عدد در ایران ۲۳ تا ۲۵ درجه است. بر همین اساس می‌بینیم در زمستان نیز مردم با تیشرت در منازل خود می‌چرخند. در این میان ما مناطقی از کشور را داریم که به‌رغم لوله‌کشی خالی از سکنه شده است و مردم آنجا زندگی نمی‌کنند. سیاستی که در جریان هدر‌رفت انرژی موثر بوده و هست.

موضوع دیگر اقتصاد دولتی حاکم بر ایران است. اکنون ۸۴درصد اقتصاد دولتی است برهمین اساس موضوع بهینه‌سازی مصرف چندان مورد توجه نیست. وقتی این عدد کاهش یابد، بی‌شک بهینه‌سازی رخ می‌دهد.

در ایران گذشته از اینکه بهینه‌سازی مصرف رخ نمی‌دهد، شاهد شتاب مصرف هم هستیم. شتاب مصرف با ضریب جمعیت، تنوع تکنولوژی و پهنه گسترده مصرف ارتباط مستقیم دارد.

به همین دلیل ما ناترازی را گذشته از گاز در گازوییل و برق هم می‌بینیم. ایران بیش از دو برابر میانگین مصرف منطقه و بیش از ۴ برابر میانگین مصرف جهان گازوییل مصرف می‌کند.

در برق هم ما نیازمند سرمایه‌گذاری بیش از ۲۰درصد هستیم تا ناترازی موجود پوشانده شود. در این میان نیروگاه‌های گاز مایع به‌رغم این همه سروصدایی که برای آنها بلند شد، فقط ۲۰درصد در جریان آلودگی نقش دارند.

در این فضا ما باید به دنبال سرمایه‌گذاری و کاهش شدت انرژی و بهینه‌سازی مصرف هستیم. در این فضا ما نمی‌توانیم قیمت انرژی را فارغ از سبد درآمدی مردم در کشور اصلاح و افزایش دهیم، چون مردم توان پرداخت را ندارند. باید ضریب افزایشی متناسب با سبد درآمدی باشد. مثلا اگر تورم ۲۰درصد باشد، حامل‌های انرژی را نمی‌توان ۵۰درصد افزایش داد.

ضعف سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها

محمدعلی خطیبی: افزایش مصرف در حوزه انرژی در سال‌های اخیر به گونه‌ای بوده که بخش تولید از این میزان بالای تقاضا فاصله دارد و از بخش مصرف جا می‌ماند. با این حجم مصرف، کمبود گاز در فصل زمستان یک امر بدیهی است. همان‌طورکه کمبود برق در فصل تابستان طبیعی است. البته از گذشته پیش‌بینی‌هایی در زمینه این کمبودها می‌شد و قرار هم بر این بود تا میزان تولید افزایش یابد. اما به دلیل مشکلاتی که در این حوزه به وجود آمد سرمایه‌گذاری‌های لازم در بخش زیرساختی صورت نگرفت و این موضوع باعث شد تا در فصل زمستان یا تابستان کمبودهایی ایجاد شود. در سال‌های اخیر میزان مصرف گاز در بخش خانگی و در بخش صنعت گسترش زیادی یافته این در حالی است که باید متناسب با آن سرمایه‌گذاری‌های لازم برای افزایش تولید در کشور صورت می‌گرفت.

بخش خانگی وابستگی بالایی به گاز دارد که باید این موضوع در بخش سیاست‌گذاری‌های انرژی مد‌نظر قرار گیرد که آیا این موضوع درست است که این حجم از مصرف خانگی به یک سوخت (گاز) وابسته باشد؟ نکته مهم دیگر این است که در فصل زمستان از ظرفیت‌های ذخیره‌سازی به درستی استفاده نشده است و نباید تنها متناسب با یک فصل برنامه‌ریزی برای تولید انجام شود و در سایر فصل‌ها تولید معطل بماند، طبیعتا در چنین شرایطی نیازمند مدیریت هوشمندی هستیم که ذخیره‌سازی‌ها در شرایط پرمصرف به کمک بیایند و همانند سوخت‌های مایعی که در مورد بنزین در فصل تابستان مطرح می‌شود و ذخیره‌سازی بنزین کمبودها را پوشش می‌دهد در مورد کمبود گاز هم وضعیت باید به همین صورت باشد.

در گذشته شرکتی با نام شرکت ذخیره‌سازی گاز در کشور فعالیت داشت که کار این شرکت ذخیره‌سازی گاز در نقاط مختلف کشور بود، متاسفانه این شرکت به دلایل مختلفی که در آن زمان مطرح شد از‌جمله اینکه اقتصادی نبوده در دولت گذشته منحل شد و حالا نتیجه آن ر ا می‌بینیم. باید به این موضوع توجه داشت که بخش خانگی می‌تواند برای مصرف از دو یا چند سوخت استفاده کند اما به دلیل عدم سرمایه‌گذاری‌های مناسب و به ویژه ادامه‌دار شدن تحریم‌ها و انحلال شرکت ذخیره‌سازی در دولت قبل و عدم تمهیدات لازم برای ذخیره‌سازی‌ها باعث این کمبودها شده است. همچنین سیستم‌های مصرف در کشور بهینه‌سازی نشده‌اند و پرت انرژی داریم و باید با سرمایه‌گذاری‌ها کیفیت این سیستم‌ها را ارتقا داد و بهره‌وری را هم بالا برد تا با کمترین مصرف میزان رفاه برای مردم ایجاد شود.

اگر بخواهیم مقایسه‌ای داشته باشیم با مقایسه‌ای ساده نسبت به سایر کشورها به لحاظ میزان جمعیت و اندازه مصرف انرژی در می‌یابیم که میزان مصرف ما نسبت به جمعیتی که داریم بالاست. البته یک بخشی از این قضیه به دلیل فرهنگ مصرفی در کشور است که بهینه نیست و بیش از اندازه مصرف می‌شود که این موضوع را می‌توان در مورد میزان مصرف بنزین در کشور هم مشاهده کرد. درحالی که در دنیا متوسط مصرف بنزین ۴ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر است، خودروهای ما متوسط بیش از ۱۰ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر مصرف دارند که باید این عوامل در بخش صنعت مورد بررسی قرار گیرد.

البته لازم است بررسی‌هایی نیز به منظور جلوگیری از اتلاف انرژی در بخش خانگی (بخاری‌ها و پکیج‌ها و…) و در بخش صنایع و نیروگاه‌ها صورت گیرد تا پرت انرژی کمتر شود و راندمان انرژی افزایش یابد و میزان بهره‌وری هم رشد کند. دولت باید صنایع را موظف کند تا بهره‌وری وسایل گازسوز تولیدی را افزایش دهند و همه دارای گرید A شوند.

ناترازی انرژی در ایران اتفاق تازه‌ای نیست

نرسی قربان:درباره ناترازی بخش انرژی بارها نوشته و گفته شده و چیز تازه‌ای نیست. هر بار که دمای هوا پایین می‌آید میزان مصرف گاز از میزان تولید آن فراتر می‌رود و در تابستان نیز ممکن است این وضعیت در بخش برق تکرار شود. برای عبور از این بحران، ضرورت دارد تا به سمت بهینه‌سازی مصرف انرژی و بهینه‌سازی سیستم پالایش و تولید حرکت کنیم. این بخشی است که باید از سوی دولت انجام شود تا از هدررفت گاز جلوگیری به عمل‌ آید. علاوه بر این نیازمند سرمایه‌گذاری‌های خارجی و داخلی در بخش‌های تولید، پالایش و انتقال با تکنولوژی‌های روز هستیم که باید در دو بخش خانگی و صنعت صورت پذیرد.

این اقدامات ظرف مدت یک یا دو ماه اصلا شدنی نیست و باید این موارد به مرور صورت گیرد. نباید تنها در زمان پیک مصرف به دنبال راه‌حل بود. متاسفانه تنها زمانی که در زمستان با کمبود گاز یا در تابستان با کمبود برق مواجه می‌شویم به راهی برای برون‌رفت از این موضوع توجه می‌کنیم و پس از آن مجددا این کمبودها فراموش می‌شود. مسلما میزان مصرف انرژی در کشور بالاست و در صورتی که بخواهیم میزان مصرف گاز در ایران را با کشورهایی که تولیدکننده گاز هستند مقایسه کنیم باید ایران را با کشوری نظیر نروژ مقایسه کنیم که خود تولیدکننده گاز است که البته میزان مصرف خانگی ما نسبت به این کشور هم بالاتر است. اما میزان مصرف صنعتی این کشور از ما بالاتر است. در واقع نوع اولویت‌های مصرف گاز در این مقایسه مشخص می‌شود. این در‌حالی است که کشورهای واردکننده گاز به دلیل اینکه این کالا را گران می‌خرند مصرف بسیار محدودی هم دارند.

دلیل ناترازی‌ها را در مجلس هفتم جست‌وجو کنید

محمود خاقانی:دلیل اصلی ناترازی انرژی در کشور را باید در مجلس هفتم جست‌وجو کرد. در آخرین بودجه دولت هشتم که براساس برنامه سوم و چهارم توسعه تنظیم شده بود مقرر شد به تدریج قیمت حامل‌های انرژی افزایش یافته و یارانه‌های سوخت به مرور حذف شوند و به بخش‌های دیگر اقتصادی (بهداشت و درمان و آموزش و پرورش و کشاورزی و اشتغال و…) تزریق شوند و سهامدار اصلی صنایع پایین‌دستی انرژی کشور هم مردم باشند.

این درحالی است که مجلس هفتم با این موضوع مخالفت کرد و بهای یک لیتر بنزین را هم با نرخ ۸۰ تومان به تصویب رساند و رییس مجلس هفتم هم اعلام کرد این عیدی ما به مردم کشور است. در صورتی که مردم سهامدار صنایع پایین‌دستی انرژی می‌شدند انرژی را هم بهینه مصرف می‌کردند به این معنی که راندمان و بهره‌وری بیشتری از یک متر مکعب گاز یا یک کیلو وات ساعت برق به دست می‌آمد. در مجلس هشتم، نهم، دهم و یازدهم هم این رویه ادامه پیدا کرد و در دولت نهم و دهم موضوع مربوط به هدفمندکردن یارانه‌ها مطرح شد که به هدرمند کردن یارانه‌ها تبدیل شد و یارانه‌ها هم به صورت نقدی به مردم و هم به حامل‌های انرژی ارایه شد این در حالی است که اگر آن زمان نیروگاه‌ها و پتروشیمی‌ها و پالایشگاه‌ها به مردم واگذار می‌شد و سود سهام مشارکت در صنعت انرژی به آنها تعلق می‌گرفت مدیریت مصرف هم بهینه می‌شد اما آن زمان تصمیم بر آن شد که این صنعت هم خصولتی شود و به نوعی این صنایع سودده به افراد و اشخاص حقیقی و حقوقی خاص برسد که می‌بینیم در این صنایع هم سرمایه‌گذاری نکردند.

به دلیل عدم سرمایه‌گذاری‌ها در این حوزه راندمان نیروگاه‌های ما در محدوده ۳۰ تا ۳۵ درصد است و راندمان پالایشگاه‌ها هم کم است و امروز به جایی رسیده‌ایم که به اندازه کل مصرف گاز ترکیه در تولید گاز هدررفت وجود دارد که آن‌هم به دلیل عدم سرمایه‌گذاری‌ها در بخش تکنولوژی است و نیروی انسانی متخصص هم تربیت نشده است. موضوع دیگری که مطرح بود انحلال وزارت نفت و ادغام آن با وزارت نیرو بود که اقدام اشتباهی هم بود و این طرح هم موفق نبود. دولت یازدهم هم بیشتر موضوع برجام و افزایش صادرات نفت خام پرداخت که موفق هم بود اما پس از خروج ترامپ از برجام نیروهایی که امروز در مجلس هستند اجازه ندادند که دولت دوازدهم مشکلات خود را مدیریت کند و مرتبا چوب لای چرخ دولت می‌کردند و امروز خودشان گرفتار همان مشکلاتی شدند که برای دولت‌های غیرهمسو ایجاد می‌کردند.

شرایط جوی که امروز شاهد آن هستیم در گذشته هم بوده. اما اتفاقی که امروز افتاده این است که در بخش مدیریت مصرف ضعیف بوده‌ایم و برنامه‌ریزی درستی نه در این دولت و نه در دولت قبل نشده است و اگر تولید گاز کم است امروز باید مردم به کمک دولت بیایند. صنایع پتروشیمی و سایر صنایعی که ماده اولیه‌شان گاز است اغلب خصولتی هستند و این ماده را هم با قیمت ارزانی تهیه می‌کنند. بنابراین این صنایع دولت را تحت فشار گذاشته‌اند تا دولت این گاز را به صنایع بدهد و از سوی دیگر مصرف‌کنندگان خانگی هم میزان مصرف را کم نکرده‌اند و پکیج‌هایی هم که در خانه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد راندمان خوبی ندارند. ضرورت دارد تا در اقتصاد انرژی و مهندسی آن برنامه‌ریزی کلان میان‌مدت و بلندمدت صورت گیرد.

به‌رغم اینکه زمان جنگ و پس از آن با وجود گسترش تحریم‌ها با مشکلات زیادی مواجه بودیم اما براساس عادتی که از قبل از انقلاب در برنامه‌ریزی‌های صنعت نفت داشتیم برای ۵ تا ۱۵ سال آینده برنامه‌ریزی می‌کردیم و در صورتی لایحه بودجه دولت هشتم در بخش انرژی شکست نخورده بود این مشکلات را امروز نداشتیم چرا که ما ۲۰ سال پیش توسعه شهر‌ها و افزایش جمعیت کشور را پیش‌بینی کرده بودیم و برای تولید و توزیع انرژی مرتب این موارد را بازنگری می‌کردیم اما متاسفانه در دولت نهم به بعد این برنامه‌ریزی‌ها در صنعت نفت تضعیف شد.

زمانی که بیژن زنگنه در سال ۱۳۸۴ وزیر نفت شد روزانه ۴ میلیون بشکه نفت تولید می‌شد. صنعت نفت حدود ۷۰ تا ۸۰ هزار پرسنل داشت و در سال ۱۳۹۲ که مجددا زنگنه وارد وزارت نفت شد و وزیر شد تعداد پرسنل به بیش از ۲۰۰ هزار نفر رسیده بود و این تعداد با رشد زیادی مواجه شده بود در حالی که میزان تولید و صادرات به‌شدت کم شده بود. ضمن آنکه در دولت نهم و دهم ۳۵ میلیارد دلار یک جا منابع مالی برای تکمیل همه فازهای پارس جنوبی در مدت ۳۵ ماه اختصاص یافت تا پارس جنوبی وارد مدار صادرات و مصرف داخلی شود که محقق نشد و لازم است تا امروز گروهی بررسی کنند چرا با وجود تزریق این منابع مالی این پروژها هنوز تکمیل نشده‌اند.

رویای اصلاح یارانه انرژی

حمیدرضا صالحی:در دولت هفتم بود که بر‌مبنای برنامه سوم توسعه دولت اقدام به اصلاح قیمت حامل‌های انرژی کرد.

بر همین اساس نیز سالانه به واسطه افزایش تورم، قیمت انرژی نیز اصلاح می‌شد. روندی که در انتهای دولت هشتم با تصویب تثبیت قیمت‌های انرژی در مجلس هفتم توسط قاطبه اصولگرایان به رهبری آقای حداد عادل متوقف شد. از آن پس دولت با قیمت‌های تکلیفی یارانه‌های بیشتر و بیشتری پرداخت کرد. البته در یک مقطعی همزمان با دولت یازدهم، مجلس وقت موضوع افزایش یارانه‌ها را تصویب کرد، اما دولت یازدهم سرپیچی کرد. در واقع دولت‌های حاکم همگی موضوع انرژی و قیمت‌گذاری آن را سیاستی دیدند و نه اقتصادی.

بر همین اساس داده‌های آژانس بین‌المللی انرژی نشان می‌دهد، در حال حاضر ایران با پرداخت ۸۶ میلیارد دلار یارانه انرژی رتبه اول جهان در زمینه پرداخت انرژی را کسب کرده است و چین با ۳۲ میلیارد دلار یارانه انرژی به یک میلیارد نفر جمعیت رتبه دوم را کسب کرده است. امروز این یارانه‌ها موجب شده اقتصاد چابک نشود و قدرت خرید مردم رشد نکند. اتفاقی که در ترکیه افتاده است و آنها قادر به پرداخت بنزین ۱۵ لیری یعنی بنزینی بیش از ۴۰ هزار تومانی هستند. بنابراین بهترین سیاست در حال حاضر اصلاح قیمت انرژی است.

باید اصلاح قیمت‌ها در یک مقطع ۵ یا ۱۰ یا حتی ۵۰ سال رخ دهد. اما هنوز چنین نگاهی در بین سیاست‌گذاران شکل نگرفته است. حتی ما شاهد این نیستیم که انرژی در بخش خانگی رشد کند و در مقابل در بخش صنعت که ارزش افزوده ایجاد می‌کند، کاهش یابد. اکنون ۷۰ درصد تولید گاز و ۴۰ درصد تولید برق در دوره اوج در بخش خانگی مصرف می‌شود. در کنار سیاست اصلاح قیمتی که منجر به بهینه‌سازی انرژی می‌شود باید به دنبال کاهش تلفات باشیم. ما امروز در حوزه برق شاهد ۱۵ تا ۱۷درصد تلفات هستیم؛ تلفاتی که از نیروگاه تا محل مصرف برق رخ می‌دهد. در گاز هم ما با ۱۵ تا ۲۰ درصد تلفات روبه‌رو هستیم. در حوزه آب باتوجه به قیمت ارزان آن قابل توجه است. در گازوییل اما مشکل قاچاق آن از شرق و غرب است. برخی گزارش‌ها نشان از قاچاق ۶ میلیون تا ۷ میلیون لیتر گازوییل می‌دهد.

در این میان ما نیازمند سرمایه‌گذاری خارجی هستیم. تحریم‌ها منجر شد درآمد دولت کاهش یابد و پروژه‌های تولیدی متوقف شود. گذشته از اینکه سرمایه‌گذاران خارجی نیز دیگر به ایران نیامدند تا سرمایه‌گذاری کنند. ما امروز برای جبران ناترازی انرژی نیازمند اصلاح روابط خارجی خود هستیم تا بتوانیم شاهد جذب سرمایه‌گذاری خارجی باشیم. ما می‌توانیم با راه‌اندازی بورس انرژی و واقعی کردن قیمت شرایط را برای سرمایه‌گذاری بخش خصوصی داخلی نیز فراهم کنیم. در این بین دولت باید صرفا تنظیم‌گر باشد. باید شورای عالی انرژی فعال و یک سند جامع انرژی ترسیم شود تا سیاست انرژی کشور در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت در آن دیده شود. باید به شکلی قانونگذاری صورت گیرد که دولت بعدی موظف به اجرای آن باشد. در این میان آنچه مهم است اینکه بخش خصوصی‌محور باشد و نظراتش مورد توجه قرار گیرد.

لینک کوتاه : https://yazeco.ir/?p=91894

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ابر برچسب
});