یازاکو، غلامرضا منصوری_ کسی که از هویت خود فرار می کند، خودش وجود (existence با قرائت مارتین هایدگر) ندارد. هویت ما مهمترین بخش از وجود یا هستی ما است. اگر کسی منکر هویت خود است یا از هویت خود خجالت می کشد، او به انکار بخشی از وجود خودش پرداخته و در واقع وجود خود را در وجود یک دیگری جستجو می کند.
اگر از اینکه بگویی من ترک هستم خجالت بکشی، اگر از این که بگویی ما ملت آذربایجان مسلمان و یا شیعه هستیم خجالت بکشی، از اینکه بگویی کشور عزیز ما و تابعیت من ایرانی است خجالت بکشی، تو خودت وجود نداری و موجودیت تو موکول به اراده یک دیگری (other) هست.
برخلاف فلسفه معاصر غرب که دنبال اصالت وجود رفته، فلسفه اسلامی از همان ابتدا با محوریت و تقدم اصالت ماهیت (هویت) شکل گرفته و تداوم دارد. باری، از وقایع ققنوس آذربایجان (اورمیه) باید درس گرفت. از اینکه فعالین سیاسی و مردم عادی زیادی با هر سلیقه ای (اصلاح طلب، اصولگرا، مستقل، تحریم کننده انتخابات و …) با استیکر گریه به استوری خبر نتیجه انتخابات مجلس دوازدهم اورمیه واکنش نشان دادند، امیدوارتر شدم، دلم آرام گرفت، چون ایمان آوردم که ملت بیدار است.
نهایتا اگر کسی گفت این حرفها، حرفهای ۵۰۰ سال پیش است و دوره اش تمام شده بدانید یا دنبال تحمیق شماست تا هویت خود را به نفع او فراموش کنید، یا یک نادان است که باید آگاه شود و یا یک نظریه جدیدی تولید کرده که دست کم من از آن بی اطلاعم!