به گزارش پایگاه خبری یاز اکو، اسفندیار خدایی در ادامه نوشت: منظور از دانهدرشتها، فلان معاون وزیر، فلان برادر رئیس جمهور، دختر فلان مسئول، باجناق فلان معاون و داماد فلان معاون رئیس جمهور است که میلیاردها یا هزاران میلیارد تومان از اموال بیت المال را چپاول کرده اند.
خوشبختانه تمام این مفسدان اقتصادی از یک جناح مشخص هستند! و با روی کار آمدن یک دولت اصولگرای انقلابی، همه حذف می شوند!… اقدام قانونی علیه مفسدان اقتصادی قطعاً کار درستی است، اما کافی نیست و با رفتن دولت روحانی، معما همچنان باقی خواهد ماند؛ چون این افراد، آن دانه درشتانی نیستند که با حذف آنها شرایط گل و بلبل شود. اینها علت مشکلات هم نیستند، اینها معلول دو دانه درشت به نام فساد ساختاری، و تحریم هستند که هیچکدام به نظر آقایان اصولگرا چندان مهم و قابل اعتنا نیستند که درباره آنها سخن بگویند و برنامه ارائه دهند.
فهرست
فساد ساختاری حاکم بر اقتصاد
اولین دانه درشتی که اصولگرایان نمی بینند فساد ساختاری حاکم بر اقتصاد است. (درباره فساد ساختاری سیاسی قبلاً بحث کردهام). نظام اقتصادی ما غیرعلمی، غیر شفاف، مبتنی بر اعتماد و روابط و بدون قانون و برنامه است. آقای رئیسی و اصولگرایان چه برنامه ای برای ارگانهای خصولتی و نظامی دارند که بدون رقیب در اقتصاد یکه تازی می کنند؟ چهار ارگان بنیاد مستضعفان، قرارگاه خاتم، آستان قدس رضوی و ستاد اجرایی فرمان امام، هرکدام یک دولت هستند و هرکدام هزاران شرکت و بانک و موسسه و بنگاه تجاری و صنعتی در اختیار دارند. این چهار ارگان و هزاران شرکت با صدها هزار گارگر و کارمندِ زیرمجموعه، بخشی از نظام اقتصادی ما هستند و باید رونق بگیرند و پیشرفت کنند. اما آنها تابع چه قوانینی هستند و به چه کسی پاسخگویند؟ آیا مالیات میدهند؟ به کی جوابگو هستند؟ دولت؟ مجلس؟ سازمان بازرسی؟ قوه قضائیه؟ جواب: هیچکدام.
درآمد سالانه برخی از این ارگانها بیش از کل بودجه عمرانی کشور است! آنها با بودجه های هنگفتِ بدون نظارتی که دارند می توانند نماینده، وزیر و حتی رئیس جمهور برای کشور تعیین کنند. آقای رئیسی! با اقدامات نمایشی و پیگیری قضایی و بازداشت چند پسرخاله وزیر و برادر رئیس جمهور و معاون وزیر، هیچ مشکلی از مشکلات ساختاری اقتصاد کشور حل نمی شود. این افراد، علت مشکلات نیستند بلکه معلول یک سیستم اقتصادی فاسد هستند. گوش مردم از اخبار اختلاسها و بازداشتهای بی حاصل پر است. از شما می خواهیم به سرچشمه فسادها یعنی فساد ساختاری و بی قانونی، نبرد کنید. اشتباه اصولگرایان در این است که گمان می کنند با تنگ کردن حلقه خودی ها و افزایش رد صلاحیتها و گزینش با معیارهای انقلابی، مشکلات اقتصادی و سیاسی کشور حل می شود.
تحریم اقتصادی
دومین دانه درشتی که اصولگرایان آن را کوچک و بی اهمیت می پندارند، تحریمهای اقتصادی است. برخی حتی تحریم را نعمت می دانند. کلمات مشترک آقایان از این قرار است که با تکیه بر ظرفیتهای داخلی، افزایش تولید و اقتصاد مقاومتی می توان تحریمها را خنثی کرد. اما آنها هرگز نمی گویند چگونه و با کدام زمینه؟ اولین شرط برای تولید یک کالا، مقرون به صرفه بودن در بازار رقابت جهانی است؛ در غیر این صورت، اتلاف سرمایه است. برای تولید یک کالا مثل کفش، لباس، یخچال و تلویزیون، نیازمند مواد اولیه ارزان، دسترسی به تکنولوژی و قطعات، و البته بازار مصرف مطمئن با گستره جهانی هستیم. تولید کالایی که با کیفیت تر و ارزانتر از آن در بازار موجود است کاری بیهوده است که به ورشکستگی آن کارخانه می انجامد. رقابتی بودن بازار، قانون و طبیعت اقتصاد است.
منافع ملی را قربانی توهمات نکنیم
با وجود تحریمهای اقتصادی، تولید کننده ما به مواد اولیه ارزان، تکنولوژی و قطعات مورد نیاز و بازار مصرف مطمئن دسترسی ندارد. باید از تجربیات دیگران استفاده کنیم، از چین و ترکیه تا سنگاپور و حتی پاکستان و بنگلادش. باید بین شعار مرگ بر این آن و شعار رونق اقتصادی، یکی را انتخاب کنیم. ما نمی توانیم آشکارا بدنبال نابودی برخی کشورها از روی نقشه باشیم و در پنج کشور همسایه در حال ماجراجویی و جنگ نظامی باشیم و انتظار داشته باشیم که اقتصادمان شکوفا باشد. سیاست حکم می کند که منافع ملی را قربانی توهمات نکنیم و در نبرد با دشمن، بیشتر ضربه بزنیم و کمتر ضربه بخوریم.
آقای رئیسی! بدون برخورد با دو دانه درشت فساد ساختاری اقتصاد و تحریم، امکان رونق تولید و رشد اقتصادی ممکن نیست. مسئولی که بتوانید با این مفاسد برخورد کند، نامش در کنار مصلحان بزرگ این مرز بوم قرار خواهد گرفت؛ وگرنه در کوران حوادث تلخ و پرتگاههای که پیش روی کشورمان است، گم حواهد شد.