یازاکو؛ محمد فرج پور باسمنجی – جهان اسلام و خاورمیانه دارای بحران های کوچک و بزرگ و بعضا عمیق و ریشه دار است و دلهره و اظطراب و انواع استرس های روحی و روانی بویژه مخاطبان هوشیار و حتی مردم عادی کوچه و بازار را تحت تاثیر قرار داده و تحولات اخیر اسرائیل و فلسطین نیز بر این آلام و دردها سنگینی می کند.اینکه باید رسانه های بین المللی و سیاستمداران آگاه و سازمان ملل و قدرت‌های بزرگ به حل مسالمت آمیز این بحران و جلو گیری از آدم کشی و نسل کشی ورود جدی نمایند و این زخم عمیق را برای همیشه درمان کنند و راه حل سیاسی و صلح آمیز با در نظر گرفتن حقوق طرفین فیصله دهند، سخنی نیست ولی متاسفانه چرخ ها و بازی‌ها و منافع سیاسی این فرصت ها را بر باد می دهد.
کشته شدن نزدیک به ۳۵۰۰ تن در این در گیرها و آمار بالای زخمی ها که از ۱۰ هزار نفر گذشته تا امروز،همه مردم جهان را تحت تاثیر قرار داده است. در این میان ریختن بیش از ۴ هزار تن انواع بمب های ویرانگر بر سر منازل فلسطینی و کشته شدن هزار مردم مسلمان و از جمله نابودی ده‌ها خانوار با تمام جمعیت خانواد گی و کشته شدن زنان و کودکان بی گناه موجی از نفرت عمومی را از صهیونیست در محافل عمومی و بین‌المللی بدنبال داشته است. و تظاهرات اعتراض آمیز حتی در کشورهای غربی در محکومیت اسرائیل گواه بر این ادعا است.حقیر هم بعنوان یک روزنامه نگار و معلم ارتباطات پیگیر تحولات منطقه از مجاری رسمی و شبکه های خبری ایران،آنادولی ،بی بی سی ،الجزیره،فرانس ۲۴ و…. هستم.
متاسفانه بخشی از زوایای این بحران از دید دست اندرکاران خبری شبکه خبر و یا اخبار شبکه های داخلی مکتوم می ماند. یا ناشیانه پرداخت می‌شود و یا اخبار مهم در کتمان است.طوریکه اینجانب از شامگاه جمعه تا صبح شنبه ۲۲ مهرماه از شبکه های مختلف دنبال این تحولات بودم.مهمترین خبر در حوزه فلسطین اعلام تخلیه مرکز غزه و کشاندن مردم به جنوب غزه و حمله جنگنده های اسرائیلی به این سیر مهاجرتی و کشته و زخمی شدن صدها زن و کودک و مردم بود.
در تحولات میدانی اسرائیل هم فرار شهروندان مهاجر سرزمین های اشغالی به زادگاه و سرزمین اصلی خود در اروپا ، آمریکا،آسیا و آفریقا بود.طوریکه خبرنگاران بین‌المللی خلوتی خیابان‌های تل آویو و شهرهای بزرگ اسرائیل را به تصویر می کشند و استقرار دفاتر برخی سفارتخانه های غربی را در فرودگاه بن گوریون برای تسهیل انتقال شهروندان خود به کشورشان را که نشان از مستاصلی آنهاست پرداخت می کنند .حتی یک خبرنگاری از تل آویو گزارش می داد که پایتخت اسرائیل بسیار آرام شده اکثر مغازه ها بسته شده و فرار شهروندان به کشورهای خارجی بسیار تشدید شده و رونق کسب و کار با کسادی مواجه شده است. که متاسفانه این اخبار تحولات مهم در شبکه های خبر ایران بازتابی نداشت و حتی نویسنده این سطور که زیر نویس صبح شنبه ۲۲ مهرماه شبکه خبر را پیگیر بودم حتی خبر کوتاهی بصورت زیر نویسی نیز از این تحولات نداشت.از سوی دیگر کارشناسانی که شبکه خبر برای بررسی و تجزیه و تحلیل تحولات منطقه به میزگردها و گفتگوهای خبری و تحلیلی می آورد از سواد سیاسی و رسانه ای لازم برخوردار نیستند و بیشتر
یکطرفه و بدون واقعیت های منطقه ای به طرح و بررسی مسائل می‌پردازند و از استادان روابط بین‌الملل و جنگ دانشگاه‌های معتبر کشور هم خبری نیست.دست اندرکاران شبکه خبر بهتر می دانند که در عصر ارتباطات و جهان شبکه ها و سیطره شبکه های اجتماعی و خبری و تبدیل دنیا به دهکده و فعالیت شبانه روزی صدهها شبکه خبری در سطح جهانی و انعکاس لحظه به لحظه اتفاقات منطقه ای با حرکت جانبدارانه و لاک پشتی صدا و سیما از زمین تا آسمان تفاوت دارد.حتی دستپاچگی شبکه خبر در روز های گذشته از بمباران جنگنده های اسرائیلی با زیر نویس زنده از شیراز موجب مسخره و خنده و آبروریزی شبکه خبر شده و این خبر نادرست نابسامانی و ناهماهنگی‌ها بخش های آنرا نشان میدهد…و در جریان بررسی احداث شاهراه مواصلاتی زنگ زور که دو دریای خزر و سیاه را از سواحل شمالی ارس به دریای سیاه وصل خواهد کرد صدا و سیما به نقل از کارشناس استخدامی خود اعلام کرد که با وجود راه ارس از ایران چه نیازی به این کریدور بزرگ مواصلاتی است در حالیکه مفسر صدا و سیما نمی داند که راه ارس در جنوب ساحل ارس راهی فرعی ،کمی بزرگتر از مالرو، غیر استاندارد و محدود استانهای آذربایجان ایران است و حتی یک دستشویی مجهز در آن ساخته نشده است در حالیکه نظر سازندگان زنگ زور ساخت بزرگراهی استاندارد و در حد اتصال دو دریای خزر و دریای سیاه و وصل جنوب قفقاز به اروپا است…
همین جانبداری های ناشیانه و تحلیل و تفاسیر سو گیرانه و راه ندادن آگاهان خبری و روزنامه نگاران و مفسران مستقل خبری ،موجب ریزش مخاطبان،باز شدن پیچ رادیو و تلویزیون‌های خارجی و مخاطب گریزی و بی اعتمادی
مردم از رسانه ملی شده است.
