در روزهایی که فقدان اقتصاددانان کاربلد بیش از هر زمان دیگری در جامعه احساس میشود، تورم و گرانی کمر مردم را خم کرده است. اقتصاد همیشه نشان داده که یک علم است و بیتوجهی به این علم میتواند زندگی مردم یک جامعه را تا مرز نابودی و فروپاشی بکشاند.
طی سالیان اخیر کشور ما همواره با تحریمهای ظالمانهای مواجه بوده که مشکلات زیادی را برای اقشار مختلف جامعه به وجود آورد. تحریمها، بخش زیادی از کسبوکارها را فلج کرده و کسبوکارهای باقیمانده هم با وضعیت کنونی به سمت نابودی حرکت میکنند.
کشوری که در سال ۱۴۰۱ قرار بود نرخ رشد اقتصادش به هشت درصد برسد، (بنا به ادعای دولتمردان) به پنج درصد رسیده است. پنج درصدی که البته در تحقق آن هم شک و شبهههای بسیاری وجود دارد. بر اساس پیشبینی صندوق بینالمللی پول، رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۲۳ میلادی حدود ۲٫۲ درصد خواهد بود.
نه تنها در ایران بلکه در کشورهای کمترتوسعهیافته آنچه بهعنوان اصلیترین دلیل رشد اقتصادی پایین عنوان میشود؛ پایین بودن سطح سرمایهگذاری است. اگر وضعیت یک دهه اخیر اقتصاد ایران را در نظر بگیریم، وضعیت انباشت سرمایه در کشور نامناسب بوده است.
آمارها هم حکایت از این دارد که بیش از ۹۳ درصد سرمایهگذاری انجامشده از سال ۹۵ تا ۱۴۰۰ تنها به پوشش استهلاک موجودی سرمایه کشور اختصاص پیدا کرده و به تشکیل سرمایهی جدید هم منجر نشده است.
در این شرایط، سرمایهگذاری اقدامی بسیار پُرریسک قلمداد میشود که با توجه به نامشخص بودن دورنمای مشخص از آینده اقتصاد کشور کمتر کسی حاضر است در تولید و صنعت، سرمایهی خود را به کار بگیرد.
سرمایهگذاران این روزها بهعنوان قلب تپنده اقتصادِ نیمه تعطیل کشور به حساب میآیند؛ افرادی که همواره برای جامعه قابل احترام هستند، چراکه به صورت مستقیم و غیرمستقیم هزاران خانواده را پوشش میدهند.
با توجه به تحریمهای فلجکننده و مشکلات ناشی از تحریمها که منجر به ایجاد تورم، کاهش ارزش پول ملی، رشد نقدینگی و … شده، سرمایهگذارانی در صحنه حضور دارند که با سرمایهی خود مانع از فروپاشی بنیان خانوادهها و جامعه میشوند.
شمال غرب کشور و خطه آذربایجان بهعنوان منطقهای که دارای مرز مشترک با جمهوری آذربایجان، نخجوان و ارمنستان است، به دلیل واقع شدن در مسیر جادهی ابریشم و داشتن موقعیت ویژهی جغرافیایی به عنوان بزرگراه ارتباطی ایران و اروپا و دروازهی مشرق زمین خوانده میشود، باید به قطب سرمایهگذاری کشور تبدیل شود.
دلار پنجاه و چند تومانی دیگر جایی برای تِزهای اقتصادی پُررنگ و لعاب باقی نمیگذارد؛ این میدان، «مردان خودش» را میخواهد؛ مردانی که نه با معدل بالا در رشتهی اقتصاد قبول شده باشند و نه سرمایههایشان را به مناطق خوش آبوهوای کشور ببرند.
موضوعی که به نقش منطقهی آذربایجان در شکوفایی اقتصاد کشور اهمیت ویژهای میدهد، حضور گسترده و پرشور بخش خصوصی در این منطقه است. بخش خصوصی در منطقهی آذربایجان نزدیک به ۹۰ درصد اقتصاد را در اختیار دارد که از جملهی آنها میتوان به صنایع غذایی، خودروسازی، قطعهسازی، فولاد و لوازم خانگی اشاره کرد.
منطقه آزاد ارس که صنعتیترین منطقهی آزاد کشور به حساب میآید در آذربایجانشرقی قرار گرفته که از جهت ترانزیت ریلی اصلیترین راه ارتباطی ایران به اروپا به حساب میآید.
در این منطقه، ظرفیتهای بسیاری وجود دارد. فعالان بخش خصوصی استان با سرمایه گذاری کلانشان در صنایع غذایی، پتروشیمی، کاشی، سرامیک، فولاد، لاستیک، پلاستیک، شیشه، قطعات، خودروسازی، چرم، کفش، نساجی و … میتوانند نقش بسزایی در افزایش بهرهوری منطقه و البته، اقتصاد استان داشته باشند.
در این مسیر، نقش اتاق بازرگانی نیز بیش از پیش نمایان میشود؛ تجار بخش خصوصی که اجازهی خروج سرمایه از منطقه را نداده و همهی زندگیشان را در تبریز و آذربایجان گذاشتهاند؛ تجاری که شاید میتوانستند با سرمایهگذاری در برخی نقاط کشور حاشیهی سود بالاتری نیز کسب کنند اما «تعصب» به تبریز و آذربایجان آنها را واداشته تا نهال سرمایهای خود را در دیار مادری بکارند تا ثمرهی آن را نیز جوانان این خطه درو کنند و بیکاری و فقر را به نوبهی خود در این منطقه کاهش دهند.
این افراد با وجودِ تمامی ناملایمتیها، همچنان در این منطقه سرِ پا مانده و نفس میکشند؛ در این راستا، ضروری است که توجه ویژهای به کارآفرینان، فعالان صنعتی و صاحبان کسب و کارها صورت پذیرد تا شاهد فرار سرمایهها از منطقه نباشیم.
#اتاقی_برای_همه_۱۴۰۵