یازاکو، پری اشتری _ برق خردهشیشهها روی آسفالت خیابان، تصویر گاردریلهای و تابلوهای خمیده و ماشینهای منحرفشده، صدای برخورد فلز با فلز و آژیر ماشین پلیس و آمبولانس… اینها صداها و تصویرهایی هستند که دیگر به آنها عادت کردهایم و در هر روز و هر ساعت در خیابانهای این شهر شاهد یک یا چند نمونه از آن هستیم. تصادفهای متنوع با میزان خسارتهای متفاوت در خیابانهای تبریز دیگر اتفاقی آشنا و عادی برای هر یک از ما هستند و کمتر از قبل کنجکاوی ما را برمیانگیزند و وای از روزی که یک اتفاق بد تبدیل به عادت شود.
اما اینها فقط صورت ظاهر این پدیده هستند. این حجم از برخورد و درگیریهای بعد از آن نمیتواند تنها به دلیل نقص زیرساختهای شهری یا ترافیک و … باشد و زیر متنهایی هستند که جریان این سیل را شدت میبخشند.
به نظر میرسد، رتبه ششم آذربایجان شرقی در تصادفات شهری و صدرنشینی تبریز در تصادفات منجر به فوت با رتبه سوم این استان در خشونتهای رفتاری و خیابانی بیارتباط نباشند و گرچه شلوغی، مسیرهای غیراستاندارد و قوانین ناقص در این پدیده به شدت اثرگذارند اما رفتار شهری شهروندان، باورها و آلگوهای فکری رانندگان تأثیر پررنگتری از خود نشان میدهند.
در واقع میتوان گفت این ناامنی ترافیک در سطح شهر تبریز بیش از هر چیز به فشار روانی رانندگان و استرس آنها در حین رانندگی مربوط است. شلوغی، ترافیک سنگین و شتابزدگی زندگی مدرن باعث استرس شده و به تبع آن توانایی افراد را در کنترل هیجانات و همچنین تمرکز را تا حد زیادی کاهش میدهد و همین امرو باعث ایجاد بسیاری از تصادفات میشود. بوقهای مکرر، عصبانیت و درگیریهای لفظی و پرخاشها، میل به تلافی یکی حرکت خطرناک از سوی دیگر رانندگان و … همگی گواه این موضوع هستند.
از طرف دیگر در تمام شهرهای ایران به ویژه منطقه آذربایجان پدیدهای به نام اثر روانی در بسیاری افراد بیداد میکند به این معنا که اگر دیگران رعایت نکنند، من هم رعایت نمیکنم. این اثر روانی به مرور زمان یک ناهنجار را به یک هنجار اجتماعی تبدیل میکند و باعث بینظمی و در عینحال باعث خشم افرادی میشود که به قوانین احترام میگذارند و بیشک این پدیده به مرور بر روان اجتماعی افراد تأثیرات منفی میگذارند.
علاوه بر تمام اینها در فرهنگ آذربایجان هویت محلی به گونهایست که شجاعت، غرور، رقابتپذیری و نپذیرفتن اشتباه به شکل فراگیری مشهود است و همین موضوع باعث میشود که کوتاه نیامدن و پیش افتادن به اولویت اول و آخر رانندگان تبدیل شده و منجر به تصادفات داخل شهر شود.
بدون شک نمیتوان حضور موتورسواران حقبه جانب و جوانان تازهکار علاقهمند به سرعت و سبقت را در افزایش تصادفات شهری تبریز نادیده گرفت اما به نظر میرسد برای رسیدن به یک پدیدهی ترافیکی استاندارد با کمترین میزان برخورد نیاز است که پیش از صدور گواهینامه دورههای مدیریت استرس و کنترل خشم به آموزشهای رانندگی اضافه شود و آموزشهای شهروندی و فرهنگی برای تقویت حس مسئولیت اجتماعی و پیشگیری از عادی شدن رفتارهای رانندگی ناهنجار جدی گرفته شوند.
در آخر باید بپذیریم که رانندگی در سطح شهر با رالی تفاوتهای عمده دارد و به خاطر ویراژ دادن و پیش افتادن از ماشینهای دیگر به هیچ رانندهای مدال افتخار تعلق نمیگیرد.