یازاکو؛ پریسا رضاپور (کارشناس ارشد ارتباطات) – برای کسی چون من که فعالیت آکادمیک و حرفه ای خود را به قلمرو نوشتن اختصاص داده است، نامگذاری و اختصاص دادن روزی به نام روابط عمومی جذاب و شیرین است. هرچند این روز در سکوت سازمانی سپری می شود اما لذت بخش است.
۲۷ اردیبهشت ماه در روز شمار تقویم ایرانی برای ارج نهادن به نقش روابط عمومی و ارتباطات به عنوان روز روابط عمومی و ارتباطات نامگذاری شده است.
روابط عمومی مجموعهای از اقدامات و کوششهای حسابشدهای است که هر سازمان برای برقراریِ ارتباطاتِ مؤثر و هدفمند با گروههایی که با آن در ارتباطاند انجام میدهد.
تقریباً هر سازمانی که با افکار عمومی سروکار دارد و نیازمند ارائهیِ تصویرِ روشنی از خود نزد آن است، گونهای از روابط عمومی را به خدمت میگیرد. در واقع روابط عمومی آینه تمام نما از سازمان می باشد.
در جهانی که اطلاعات مرزها را در نوردیده و جهان شیشه ای تحقق پیدا کرده است اهمیت و جایگاه روابط عمومی بیش از پیش ارزشمند شده است. به گونه ای که موفقیت یک سازمان، اداره، شرکت ها و … برای اداره روند تخصصی خودشان نیازمند روابط عمومی متخصص می باشند.
در گذشته های نه چندان، دور روابط عمومی را افراد غیر متخصص اداره می کردند که این امر باعث شده بود ارزش و جایگاه و اهمیت این قسمت از سازمان ها و فعالیت های مهمشان به زیر سوال برود. از طرف دیگر، برای برخی از مدیران، روابط عمومی در معنای فنی و تخصصی آن به طور کامل آشنا نبوده و نیست و حتی در بسیاری از موارد، آن را به واحد بازاریابی محتوایی خود میسپارند. حتی اگر اینطور نباشد، کسانی که عنوان مدیر یا کارشناس روابط عمومی را یدک میکشند هم در بسیاری از موارد به انجام حداقلها راضیاند.
نتیجهی این وضع، میشود رد و بدل شدن پول میان سازمانها و افراد درون آنها با رسانهها و خبرنگاران و این یعنی نابودی روابط عمومی به شکلی که باید باشد و البته، پایین آمدن روزافزون اثربخشی این رپورتاژها.
نگاه حاضر به روابط عمومی و جایگاه روابط عمومی در کشور با اجرایی شدن این توجهات میتواند گام های بلندی را در حرکت رو به رشد نظام ارتباطی و روابط عمومی در کشور بردارد و این حرفه و فن تخصصی را در جایگاه و مرتبه و منزلت واقعی خویش قرار دهد. در واقع می توان گفت روز ملی ارتباطات و روابط عمومی میتواند نقطه عطفی را در توسعه و تحول واحدهای روابط عمومی در ایران ایجاد نماید.
حمید شکری خانقاه، مدرس دانشگاه و استاد ارتباطات می گوید: آنچه که هر دولتمردی در مدیریت ارتباطی خود باید به آن توجه ویژهای داشته باشد، تضمین تاثیرگذاری پیامهای خود بر جامعه مخاطب و دستیابی به فرهنگ و رفتار موردنظر در بین گروههای مختلف است که هدف اصلی فرایند ارتباطی محسوب میشوند.
وی با بیان اینکه امروزه سیستمهای موفق و کارآمد، سیستمهای هماهنگ با روابط عمومی و همخوان با اصول ارتباطی هستند، ادامه داد: از آنجا که روابط عمومی تنها نقطه تماس سازمان با رسانهها و مردم است، همه مدیران در همه سطوح باید به تقویت این مرکز ثقل ارتباطی بیندیشند.
وی تاکید کرد: مدیران ارشد باید از روابط عمومیها حمایت کنند و این حمایت در قالب اعتماد به نقش مدیریتی روابط عمومی میتواند کارساز تر باشد، زیرا در سایه اعتماد مدیران سطح بالا، اقتدار روابط عمومی تثبیت می شود و حمایتهای دیگر نظیر حمایت مادی و انسانی نیز در سایه اعتماد و اقتدار حاصل میشود. روابط عمومی یک فرصت است نه تهدید و اقتدار آن بر قدرت سازمان میافزاید و مدیران را سرافرازتر میکند و زمانی که تصمیم گرفته میشود یک روابط عمومی فعال داشته باشیم و به آن اقتدار و ابتکار عمل بدهیم، تا بتواند منافع سازمان را تشخیص داده و در جامعه آن را مطرح کند، باید افرادی را انتخاب کنیم که درجه اعتمادمان نسبت به آنها بالاتر است.
شکری با بیان اینکه یکی از آسیبهای جدی در روابط عمومی، ضعف ساختاری در تشکیلات روابط عمومی است که سبب شده تا کاستیهایی در این نهاد به وجود آید، گفت: ادوارد برنیز، روابط عمومی را به عنوان یک حرفه اصیل و جدی تعریف کرده است. وی معتقد است که روابط عمومی یعنی اطلاعاتی که به مردم داده میشود، تلاشهای ترغیبی به منظور تغییر گرایشها و رفتار مردم، کوشش در همبسته ساختن نگرشها و اقدامات یک سازمان با مخاطبان خود و متقابلا نگرشها و اقدامات مخاطبان با سازمان و بالاخره آگاه ساختن، متقاعد ساختن و ایجاد همبستگی افعالی هستند که بر عمل روابط عمومی حاکم است.
امید است با شناخت علوم ارتباطات و روابط عمومی اهم وظایف آنها رفته رفته در جایگاهی که باید باشد قرار گیرد.