یازاکو؛ افخم ابراهیمی – ساختار اصلی شهر به عنوان استخوانبندی و شکل شهری تاثیر بسزایی در نحوهی ارتباط و ترتیب فضاهای شهری دارد. ساختار شهری مجموعهای مرکب از یک ستون فقرات و شبکهای پیوسته از کاربریها و عناصر مختلف شهری است. جای تأسف است که شاخصهای ساختاربخش بر شهر در طول زمان دستخوش تغییرات فراوانی شده است.
رنگ باختن مفهوم هویت، از چالشهای جدی در حوزهی شهرسازی و معماری معاصر شهری است و راهکار خروج از این بحران هویتی از منظر و نگاه کارشناسان حوزهی معماری، بازشناخت مولفههای هویتبخش معماری ایرانی است.
آنچه در این مبحث قابل تامل میباشد این است که معماری؛ طراحی فضا برای انسان است پس بحرانی شدن فضایی که متعلق به اوست، انسان را نیز دچار بحران میکند.
معماری هر دوره، بازتابی از تمدن و فرهنگ آن عصر است
عوامل فرهنگی، اعتقادات مذهبی و وضعیت اجتماعی در کنار شرایط اقلیمی و جغرافیایی تفاوتهای بنیادینی در الگوهای معماری هر منطقه به وجود میآورند و به گفتهی فرزین حقپرست استاد دانشگاه و صاحبنظر حوزهی معماری و شهرسازی آنچه یک شهر را متمایز میکند جاری بودن شاخصها و هویت مختص آن شهر است.
وی معتقد است؛ معماری ارتباط عمیقی با مولفههای هویتبخش نظیر فرهنگ و الگوهای رفتاری و ارزشهای جامعه دارد. بر همین اساس است که معماری هر دوره و عصری، بازتابی از تمدن و فرهنگ به هنرِ آن دوره محسوب میشود.
به گفتهی این استاد دانشگاه، معماری ایران در سدهی اخیر دستخوش جریانهای فکری و تحولات اقتصادی بوده و ورود سوداگری زمین و مسکن موجب شد تا معماری از شکل کیفی در ساختار به یک کالای صرف تبدیل شود. خروجی این دگرگونی نه تنها قابل قبول نبوده بلکه بر پیکرهی هویت شهری آسیب شدیدی وارد کرده است. عدم وجود هارمونی و هماهنگی در ساختار شهری با دور شدن از سبک معماری مختص و متفاوت بومیمان، در عمل به فراموشی سپردن کارکرد معماری را به دنبال داشته است.
هنوز تفاوت هنر معماری و ساختمانسازی در ایران مشخص نیست
حقیقت اینست که در ایران هنوز تفاوت هنر معماری و ساختمانسازی شفاف نشده و بسیاری از ساختمانهای ما در سایهی فقدان اندیشه و تفکر لازم در کارفرمایان از روی ژورنالهای غربی و به دست بساز و بفروشها ساخته میشوند.
هیچکس به واقع مخالف مدرنیسم نیست. سوال اینجاست چرا مدرنیسم در ایران هیچگاه نتوانست به صورت پایهای و اساسی با سنت در حوزهی معماری ترکیب شود.
شاید چون ما بدون آن که تحولات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی لازم را گذرانده باشیم مدرنیته را وارد برخی از عرصههای کشور بهخصوص فرهنگ و اجتماع کردهایم.
آسیبی که امروزه کلانشهرهای کشورمان بیش از سایر شهرها به این شاهد اثرات نامطلوب آن در کیفیت زندگی خود هستند.
در این میان، تبریز نیز به عنوان یک شهر با هویت و سبک معماری متفاوت مستثنی از این تغییرات نبوده است. آنچه به عینه شاهد هستیم سازههایی نامتوازن و ناهماهنگ است که به هویت خود وفادار نبوده است.
سید محمد بهشتی که سابقهی ریاست پژوهشکدهی میراث فرهنگی کشور را داشته معتقد است تبریز تلاش دارد با احداث سازههای مدرن شهری به شهری غیر از آنچه هست تبدیل شود حال آنکه حفظ و ارتقاء ارزش و جایگاه این شهر کهن با پایبندی به هویت خویش امکانپذیر است.
هیچ کنترل و جدیتی در اجرای طرح جامع شهری از سوی مسئولان شهری وجود ندارد
سبک معماری متکی بر مد و وارداتی به گفتهی فرزین حقپرست نه تنها تاریخ انقضا دارد بلکه در بلندمدت هدررفت ثروت ملی را نیز به دنبال دارد.
مدیر کل اسبق میراث فرهنگی صنایعدستی و گردشگری آذربایجانشرقی با ابراز تاسف از نبود نگرش و دید درست و کافی نسبت به کیفیت فضاهای شهری و معماری در نگاه مدیران شهری و حتی سیاستگذاران کلان کشور معتقد است؛ هیچ کنترل و جدیتی در اجرای طرح جامع شهری از سوی مسئولان شهری وجود ندارد و سازههایی برگرفته از سبک معماری وارداتی و بدون هیچ ارتباط فرهنگی یا حتی اقلیمی این خاک در حال احداث است. ساخت و ایجاد چنین سازههایی علاوه بر آلودگیهای بصری؛ ناهمگونی ساختار شهری، آلودگیهای زیستمحیطی و اتلاف انرژی و ثروت ملی را هم در پی دارد .
وی سبک معماری هر منطقه را برگرفته از شرایط اقلیمی و فرهنگی جامعه میداند و میگوید بیتوجهی به شناخت ریشههای هویت فرهنگی و معماری یک شهر و گرایش سادهانگارانه به اجرای سبکهای وارداتی بدون کوچکترین بومیسازی موجب شده ساخت و سازهای بیهویت و بیکیفیت در کنار بافت تاریخی، هویت این شهر را نیز دستخوش آسیب نماید و موجب شده تا این بخش مهم از شهر هم کارکرد لازم را نداشته باشد.
مروری کوتاه بر اخبار جلسات شورای شهر تبریز هم نشانگر آن است که کنترل و مدیریت بر ساخت و سازها نه تنها دغدغهی اصلی مدیران شهری نبوده است بلکه توسعه و تراکمسازی و البته افزایش درآمدهای شهری به هر قیمتی بیشتر مد نظر بوده است.
شورای شهر تبریز در سنوات گذشته سیاستهای تشویقی برای ساخت و ساز در تبریز را بدون هیچ اشاره یا تبصرهای برای ساخت و سازهایی منطبق بر هویت معماری شهری در این شهر تصویب کرده است.
یکی از نمادهای فرهنگ و هویت در معماری رنگ است. هر رنگ مفهوم و معنای متفاوت دارد. رنگبندی همواره تحت تاثیر عواملی چون فرهنگ دین ادبیات و شرایط اقلیمی بوده است. فرزین حقپرست معتقد است سبک معماری در تبریز نیز مستثنا از این اصل نبود است.
رنگ همواره عنصری مهم و نقشآفرین در سازهها بوده است که امروز جای خالی آن در نمای شهر احساس میشود.
یکی از مولفههای معماری سنتی در تبریز توجه ویژه به فضای سبز بوده است.
اصلی که به مرور قربانی ساخت و سازهای جدید گردیده است و امروزه از باغ شهر سابق تنها ساختمانهایی سرد و بی هیچ هویت و هارمونی به چشم میخورد.
توجه به این مولفه در شهرسازی نوین تبریز کمترین جایگاه را داشته است. از استاندارد ۲۵ متر مربع سرانه فضای سبز برای هر شهروند در کشور سهم تبریز تنها در حدود ۵ تا ۱۰ متر مربع است. و نکتهی قابل تامل فرافکنی مسئولیت امر در چرایی این فقر فضای سبز است.
مسئولیتی که همچون مدیر عامل سازمان پارکها و فضای سبز تبریز شرایط اقلیمی متفاوت تبریز از مشهد و اصفهان را دلیل این فاصلهی قابل توجه عنوان میکند!!
هیچ کس به واقع در مقطع کنونی اقدامی عاجلی برای خروج از این بحران در دست اقدام ندارد.
و غم انگیزتر آنکه بیهویتی در معماری و نمای کلی شهر تبریز دغدغهی جدی برای شهر یا شهروندان هم نیست.
باید اذعان داشت که توجه به معماری و هویت شهری، اصلی مغفول در توسعهی شهری تبریز بوده است و صدمات جبرانناپذیر آن نه تنها در ظاهر امر بلکه در روح و روان ساکنین شهر نیز رخنه کرده است دور شدن از ریشههای هویت و سبکهای اصیل معماری خشک شدن شاخه های شادابی و شور در شهر و شهروندان را به دنبال داشته است.
شهری که ریشه ندارد روح نیز نخواهد داشت.